برنامه ی این شبا

طرح اَذان تا اَذان

برنامه ی شبای ماه مبارک رمضان ما به این شرح است:(البته همه نه)

ابتدا افطاری را خورده سپس شروع به دیدن فیلم های بی سر وته !ببخشید! پیام های بازرگانی 

بی سر و ته میکنیم البته قبل و بعد و وسط پیاما یه چیزایی مثل فیلم میزارن

انگاه بعضی از دوستان به قرائت قران میروند و بعضی هم در خانه یا بیرون از ان ولووو میشوند

اخره شب کمی در شهر دور زده به طوری که باعث به هم خوردگی حال دوستان نشود

سپس بعد از گذشت از ساعت 12 به خونه ی یکی از دوستان تِلِپ شدن رو به جا آورده

و در این زمان برنامه اصلی شروع میشود: یا بازی مهیج و رژیمی ، پر جنب و جوشِ گُل یا پوچ

رو به صورت خیلی حرفه ای و بدون تماشاگر انجام میدهیم یا سیستم میبریمُ فوتبال 2012 بازی

میکنیم البته این بار با تماشاگر های زیاد جوری که تو ورزشگاه جا سوزن انداختن نیست!!

و یا فعالیت های دیگه که یا از گفتشونم معذورم یا از ریا شدنشون....

سپس هر کس به خانه ی خود رفته و سحری خورده کمی موزیک گوش داده انگاه سَر بر روی متکا

نهاده و خور خور میخوابیم اینجاست که برنامه ی اصلی طرح اذان تا اذان شروع میشه ؛شما باید

تو این برنامه تا افطار بخوابی....میبینید چقد سخته؟....فعلا تا 4 و 5 بعد از ظهر پیش رفتیم

انشالله تا پایان ماه مبارک این برنامه رو به طور صحیح اجرا خواهیم کرد...

عکس نیاسر

اینم از عکسای نیاسر که گفتم میزارم

نظرات و انتقادات شما ما را در هموار ساختن نمیدونم چی چی یاری خواهد کرد.


هر کس عکسا رو نمیتونه ببینه(یعنی قابل روئیت نیست واسش) تو ادامه مطلب گذاشتم ببینه ادامه مطلب ...

چه جالب غلط کردم....ایول!

خدایی فقط نیگاه کن به این پستا.....چیه اخه!!

خدایا این چه فامیلیه ما داریم...خودت یه خوبشو قسمت مون کن

فک کنم یه جا نت پیدا میکرده بعد مینوشته دَر میرفته که همش تو دو-سه خطه

میگه میخوام کافی نت بزنم...بابا به این جارو اَم نمیدن جلوشو تمیز کنه(البته خر شانسه)

حالا ما که بدمون نمیاد دوستمون به جایی برسه فوقش همش اونجا تِلِپیم...همین


از همه اینا که بگذریم موضوعات وبش منو کشته


قالبش معلوم نمیکنه چی نوشته ولی اینو نوشته"عکس(0)"...اخه بگو مگه کِرم آسکاریس داری

که بیخودی موضوع وب مینویسی وقتی یه پستِ عکسم نداری...هااا؟؟؟


ریز نوشت:مهدی جان کجا به این زودی مدرک میدن؟!،قربون دستت ادرسشو بده میخوام

مدرک فیزیک هسته ای بگیریم

بچه ها اگه شما هم مدرک میخواید بگیدا...اصلا بگیم برامون بیاره،ها؟چطوره؟؟

اینم وبلاگش:کنترل A


قصه ی صبح

سلام....نه ببخشید اول باس بگم:

قضیه من و نبودنم:


یکی بود یکی نبود ولی دوس داش باشه.غیر از خدای مهربون "هیچکــس" نبود.....بود؟!

یه روز که من داشتم تو نت وَر میرفتم یهو دیدم که دیگه وصل نمیشه انگار مودمم سوخته بود

ولی چی بچه ها؟؟.....نسوخته بود.خلاصه بچه ها ما گفتیم حتما تو خط یه مشکلی پیش اومده

رفتیمو برگشتیم دیدیم(اصلا از فعل استفاده نمیکنم!!)هنوز قطعه...بعدش من تصمیم گرفتم که

به پشتیبانی یه تِلی بزنم:

من:الو سلام

اوشون:سلام شاتل بفرمائید!

_خانوم ببخشید اینترنت من ظهر تا حالا قطعه مشکلی پیش اومده؟

_شماره خططون رو بفرمائید!

_...422

_چند لحظه صبر کنید(در اینجا اهنگ انتظار پخش میشود)

(بعد از چند ثانیه)

اوشون این بار مرد:بله بفرمائید!

_اقا نت ندارم قطع شده!!

_شماره خططون!؟

_

خلاصه واستون میگفتم من انقد زنگ زدم  و حرفای تکراری زدیم."همشَم بهم میگفتن باهاتون تماس میگیریم" .که دیگه اخریا داشتم خیلی باهاشون خودمونی

میشدم(6 روز بعـــــــد):

من:سلام جیگر...چطوری ؟....چرا دیروز هر چی میس انداختم تِل نزدی؟

اوشون : (اینو باید یه جوری بخونی که رژش پاک نشه)امیر جون شرمنده به خدا!خطم مونده

بود تو ترافیک....نتونستم به موقع بهت میس بزنم

_:راستی چی شد؟...من هنوزم نت ندارما

_:شماره خطِت؟

_:(...بوووووق)

خلاصه بچه ها اون موقع بود که من انقد رفتمو اومدم از این سوراخ به اون سوراخ

که اخرشم نفهمیدم مشکل از کجا بود خودشونم نفهمیدن

بالاخره مجبور شدیم دست به دعا ببریم و از خدا طلب نت کنیم

که خدا روی منو زمین ننداخت همچین محکم کوبید زمین!!!.....(خدایا ببخشیدا)

از دوشنبه تا دوشنبه نت نداشتم.که بالاخره معجزه الهی شد و نت به خانه ی قلب ما بازگشت

وااااای نمیدونی چقدرم بزرگ شده بود بابا به قربونت بره نت کوچولوی من...

خلاصه بچه ها قصه ی ما به تَه رسید کرو کُدیل تک شاخ امریکای جنوبی به خونش نرسید

راستی اون کلاغم دیگه کارتون خواب شده بیچاره...

خلاصه بچه ها منو ببخشیـــد!!....میبینید که به چه بیماری مبتلا شدم!! شمام اگه یه هفته نت
نداشتید میشدید مثل الان من.....البته سعادت میخوادا

خلاصه بچه ها......

                                                                                                   خلاصه بچه ها......