اسم فامیل تو بچگی !!!

اسم فامیل تو بچگی رو یادتون هس؟؟؟چه بازیِ پرطرفداری بود.... (اینم از نظر افراد مختلف) من که خیلی باهاش حال میکردم..... البته بازی کردن منم رو اُصلوب نبود!!!  گاهی وختی یه چیزایی مینوشتم که خودمم نمدونستم چیه!!!
.
.
 
مثلا:

اسم: غلام
فامیل: غلامی
غذا: غلام پلو
میوه: غلام سبز
شغل: غلوم آشی
شهر: غلام اباد
کشور: غلامستان
گل: غلام کاکتوس
اشیا: غلام شیشه ای
ماشین: همونی که غلام سوار میشه اسمشو نمیدونم.خخخخ

یه جور مینوشتیم انگار گفتن اولش با غلام شروع شه
تازه اگه کسی هم بهمون گیر میداد که چی نوشتی کلی دلیل و منطق واسش میگفتیم که من درست نوشتم تو چیزی بلد نیستی...

ولی خداییش خیلی حال میداد...
.
.
.
حالا کی میاد با من اسم فامیل بازی کنه؟؟؟؟

به قول رز...

کی میتونه رنگ و حیوانُ با "غ" بگه؟؟؟(مگه داریم؟؟؟)




پارکور Street اخرین کلیپ 2012

سلام به همه ی همه

اینم یه کلیپ پارکور گلچین 2012 از من و مهدیار

دوس دارم نظرتونو بدونم در موردش




توضیح خاصی هم نمیخواد دیگه چون قبلا هم از اینجوریا گذاشته بودم!
لینک دانلودش از پرشین گیگِ!اگه به هر دلیلی نتونستید دانلود کنید بنده هیچ مسئولیتی...نه
شوخی کردم.به خودم بگید تا از جایه دیگه اپلودش کنم
سوال داشتید بپرسید.منتقدان؟انتقاد کنید من سرتاپا گوشم
خب بریم سراغ لینک دانلود.خیلی حرفم میادا ولی خب نمیشه زیاد حرفید.جـــیزززززه
دو جور کیفیتش رو گذاشتم یکی کیفیت تقریبا اصلی یکی هم با حجم کمتر!
هردو کیفیت خوبه!پیشنهاد میکنم کیفیت اصلی رو دانلود کنید!پیشنهادم تو حلقه خودم


StreetGroup(Parkour)2012 720p....142Mb :کیفیت اصلی
دانلود
StreetGroup(Parkour)2012 480p....50MB :کیفیت معمولی
دانلود
اگه دانلود نمیشه امروز بخاطره سایت پرشین گیگِ فک کنم فردا خوب بشه و دانلود بشه

فورس ماژور

این مطلب توسط نویسنده‌اش رمزگذاری شده است و برای مشاهده‌ی آن احتیاج به وارد کردن رمز عبور دارید.

22 بهمن استیریتی


سلام

امروز تی وی داشت از 22 بهمن میگفت یاد 22بهمن پارسال افتادم 

خدایی خیلی حال داد ...حالا بزار بگم می فهمید!!!

پارسال بهار دسته جمعی رفته بودیم عع عع  عع عع این کارا چیه

دارم تعریف میکنم خجالت بکشین

خوب پارسال نزدیکای بهار ک همون بهمن خودمون میشه (وجدان امیر:چطوری بهمن؟)

داشتیم تو استیریت قدم میزدیم ک یهو دیدیم داره همه جا میلرزه تا برگشتیم دیدیم از اون

دور داره گرد و خاک بلند میشه یکم ک اومدن نزدیک حالا فهمیدیم تظاهراتِ

مانم این افتخوار رو بهشون دادیم و همراهیشون کردیم

خلاصه داشتیم همین جوری میرفتیم ک رسیدیم به جایی ک پرده میزنن تا مردم روش

نقاشی بکشن. از بین بچه ها محمد کاریکاتور بلده،یه خودکار امیر بهش داد و شروع کرد

ب کشیدن نقاشی.

یه پسره از اون پرو هاش اومده بود فضولی بیچاره یکمم قیافش کج و کوله بود

دیدیم داره پرو بازی در میاره به محمد گفتیم کاریکاتورش رو بکشه ،نامرد محمد خیلی

خنده دار کشید مانم این قدر بهش خندیدیم تا خجالت کشید و رفت همین جوری

با این سرگرم بودیم و از همه جا غافل ک دیدیم دورمون رو زنونه گرفتنHairdoHippieArabic Veil

خلاسه ما ب کارمون ادامه دادیم البته این دفعه سوژمون زن ها شدن ، یه دختره اون جا بود

از این کرمی ها محمد هم جوری کاریکاتورش رو کشید ک همه ی زن های دورمون

خندشون گرفته بود .....بعده یه کم،یه زنه اومد هی گیر میداد میگفت طرف زنونه

چیکار میکنید ،هرچی بهش میفتیم اون موقع ک ما میومدیم مردونه بود گوش نمیداد

اخرش یه چیزیش گفتیم و رفت ،بعد دو دقیقه مامور اورد حالا مامورش ب

درک این وسط کاریکاتور ا ح م د ی ن ژ ا د هم کشیده بودیم ..دیگه حمید جلوش

وایساده بود یا رو هم هی میگفت برید

تا از زیر پرده رفتیم اونور پا ب فرار گذاشتیم

.

.

.

اینم اهنگ از تَن ب تِن (تن ب 10) هست ک شاد خونده خیلی خوشمله...ب قول محمد

برای جوونای امروز یاس، اسمشم ما تنبلیم هس

دانلود


پاسخ های جالب

_علت اصلی طلاق چیست؟

_ازدواج.


_چه چیزهایی را هرگز نمی توان در صبحانه خورد؟

_نهار و شام.


_چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

_نیمه دیگر آن سیب.


_ اگر یک سنگ قرمز را در آب بیندازید چه خواهد شد؟

_خیس خواهد شد.


_یک آدم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

_مشکلی نیست شب ها می خوابد.


_چگونه می توانید یک فیل را با یک دست بلند کنید؟

_شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنید که یک دست داشته باشد.


_ اگر در یک دست سه سیب و چهار پرتغال و در دست دیگر سه پرتغال و چهار سیب داشته باشید!کلا چه خواهید داشت؟

_دست های خیلی بزرگ.


_ اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند. چهار نفر آن دیوار را در چند ساعت خواهند ساخت؟

_هیچ چی...چون دیوار قبلا ساخته شده است!!!!!!


حالاببینم کی میتونه اینو بگه.......


_علت اصلی ناموفقیت ها چیست؟

...

راستی اگه سوال دیگه ای هم دارین بپرسین تا جوابای جالبی بشنوید...




عموی زنجیریاف

چن روزه مخه نداشتمو درگیر کرده این قضیه و دارم روش فک میکنم ببینم به جایی میرسم ایا:

این شعر/ملودی/سرود/چِرت/...که یادتون هست:

عمو زنجیر باف؟بــــله!()

زنجیره منو بافـــتی؟بـــله!()

پشت کوه انداختـــی؟بــــله()

بابا اومده!چی چی آورده؟

نخود و کیشمیش!با صدای چی؟

با صدایِ خر/گاو/گربه/سگ/جوجه/شغال/...(هر حیوونی که بگی)

خب حالا تفسیرش میکنیم،از بند بند و جز جزئس میتفسیریـــــم:

خب اول کی اینو گفته؟من پیداش کنم فقط!

از بند اولش که معلومه یارو یه عمویی داره که زنجیر بافه!

از اینم بگذریم که این عموِی زنجیر باف زنجیراش رو پس از بافتن میندازه پشت کوه(شاید میخواد

زنجیراش خشک شه که میندازه اونجا)

اونوخت الان چی شد یهو بابا اومد؟عمو چی شد؟عمو رفت زنجیراشو از پشت کوه بیاره

بده به بچه های برادرش؟؟

اونوخت این پدر بزرگوار وختی نخود و کیشمیش میاره خونه.صدا در میاره؟

یا خوده نخود و کیشمیشا صدا در میارن؟هووووم؟

یعنی بابا وختی میاد خونه صدا جَک و جونور در میاره؟چه بابای بامزه ای

خب مثل بچه ادم نخود و کیشمیشات رو بیار!!این اَدا و اطفارا/اتفارا دیگه چیه؟بچه شدی؟

به قول حسین یکی میخواسته دره دهنه بچه هاش رو ببنده اینو از خودش در کرده بچه ها ساکت

شَن!که البته انگار  تا العان خیلی تائیر داشته کارش

نکنه منظوری داشته از این حرفش؟هاااان؟میخواسته چیزی رو ثابت کنه؟شایدم قرار اتفاقی بیفته

که باباها فقط نخود و کیشمیش میارن خونه و بچه از بابای بدبخت میخوان که صدا در بیاره!

یعنی فقط سرگرمیشون میشه زنجیر پشت کوه انداخته ی عموی زنجیر بافشون و بابای نخود و

کیشمیش بخره صدا حیوون در بیارشون؟ایا این حدس حقیقت دارد؟

هاااااااان؟؟(این شکلکه ادم رو گشنه میکنه)نکته ی انحرافی داره؟شیطان پرستیه؟هووووم؟

خیلی سوال هست که ذهنه فرشته ها رو(خودمو میگم.چون خیـــلی فرشتم جم بسته میشم)

درگیره خودش میکنه!خب اینایی که من گفتم نشد تفسیرش!بیشتر شد تحلیل و بررسیش

چَکّار کنیم؟

من الان از این شبهه ها این شکلی شدم:اینم وجدانمه:


نیاسر و استیریت2

سلام

میخواستم سری دوم عکسای نیاسر رو بدم ب امیر ولی نشد ، برا همین استین بالا زدم

و خودم گذاشتم

این عکسا عکساییِ ک ب قول ترنم خانوم ادمونه گرفتیم

برا دیدنشون برید ادامه مطلب

.

.

.

.

.

.

اینم یه اهنگ از صادق و حسین ابلیس هس ک خودم خیلی دوس دارم ،اسمشم برد و باخته

راستی هر پستی ک میزارم یه اهنگی ک ایستیریتی ها گوش میدن رو هم میزارم

دانلود


ادامه مطلب ...

(عنوانم میخواد واسش بزاره!بیا برو)

چند سال پیش...بگو خب!اقا ما مدرسه رو دودَر(جیم زدن منظورشه)کردیمو!فرداش که رفتیم

مردسه،دیدیم صدا میزنن فلانی و فلانی و...(اینا که همه یه نفرن!)بیان دفتر!خلاصه مجبور

شدم بگم مریض بودم و گواهی دارم خونس یادم رفته بیارم!اونام نامردا گفتن فردا نیاری رات

نمیدیم!!من:

چشتون روزه بد نبینه،شب با حسین پیاده راه افتادیم رو به اورژانس،هی راه رفتیم و هی راه

رفتیم تا رسیدیم به اورژانس،نوبت گرفتمو نشستیم تا نوبتمون بشه بریم تو....نوبته ما شد:

{فضای اونجا رو این شکلی فرض کنید که وختی میرفتی دکتر معاینت کنه دو تا میز بود و دو تا دکتر

من کناره دکتر اولی نشستم و حسینم باهام اومده تو کناره میزه دکی واستاده}

دکتر:خب چه مشکلی داری؟

من(با صدای خسته و بیحال):اقای دکتر حالم خوب نیس.سرگیجه دارم و گلوم درد میکنه

دکتر:چرا رنگت پریده؟استینت رو بزن بالا فشارت رو بگیرم ببینم

در حال گرفتن فشار...loading

دکتر:اوووه اوووه فشارت خیلی پایینه!(یهو یه نگاهی به من کرد انگار مجرم گرفته)

من:(پیشه خودم میگفتم من که چیزیم نیس.چی میبافه این واسه خودش)

دکتر:خب برو بیرون یه نیم ساعت بشین ببینم فشارت میاد سره جاش یا نه

اقا ما رو میگی اینقد ترسیدیم که نگو...پیشه خودم میگفتم نکنه واقعا چیزیم شده.نیم ساعت نشستم ولی خودم احساس کردم تغییری نکردم.دوباره صدام زد رفتم تو

دکتر:بشین فشارتو بگیرم(با یه پوسخند و یه نگاه به اون دکتره بغل دستیش)

فیس فیس فیس فیس(صدای فشار سنج)

من:هاج و واج و متعب نشستم ببینم چیم شده خودم خبر ندارم

دکتر(بعد از اینکه فشارمو گرفت و با یه نگاه کاراگاهی):چی چی مصرف میکنی؟

من:یعنی چی؟

دکی:حوصله ندارم بگو چی مصرف میکنی تا بهت بگم چیکار کنی

من:ولمون کن اقای دکتر،مصرف چیه؟!یعنی من معتادم؟

با پرویی تمام برگشته به اون یکی دکتره میگه:اینو باش فک کرده من آررررم،

اون یکی دکتره(رو به من کرده):...نترس!بگو چی میکشی.دکتر مرحمه ادماس!بگو جانم!

من همچنان:(موندم چی میگن این دیوونه ها واسه خودشون)

حسین این وسط:

برگشتم به دکتره میگم من فقط گواهی میخوام واسه دیروزم که حالم بد بوده همین

دکتر:نه اینجوری فایده نداره.فردا من بیمارستانم بیا اونجا که ازت نوار قلب و نمیدونم چی چی

بگیرم.ایشالله که ترکت میدیم و خوب میشی

من:گفتم باشه حالا شما گواهی رو بدید من فردا حتما میام

گواهی رو گرفتم با حسین اومدیم بیرون.اون که فقط میخندید.منم که هنگ بودم،برگه دستور

پزشکیش رو پاره کردم(کاغذ کمتر،درختان بیشتر) و گواهی رو به جیب نهادیم و رفتیم

نتیجه گیری:

هیچوخت 10 کیلومتر پیاده روی نکنید تا اورژانس،چون فشارتون می افته و دکتره خنگول شما رو

معتاد خطاب میکنه و خودت کم کم باورت میشه معتادی