سرکار بودیم

سلام...نمیدونم یادتون میاد یا نه!

بچه که بودیم یه بازی میکرو بود که خیلی هم معروف بود و همش بازی میکردیم اینم عکسش


                      


یادتون اومد؟؟

حالا میخوایم این بازی رو تحلیل کنیم این بازی اینجوری بود که پرنده ها از پشت بوته ها بلند میشدن بعد ما باید اونا

رو با تفنگ که به دستگاه وصل بود میکشتیم اخر سَرَم اون سگه نشونت میداد چندتا کُشتی....خواب از این که

بگذریم میخواستم بگم که چه جوری بود که ما با تفنگ اونا رو میکشتیم؟ یعنی چه جوری پرنده ها رو با یه تفنگ که

فقط با یه سیم به دستگاه میکرو(اتاری)وصل بود اونا رو نشونه میگرفتیم و تو هوا میزدیمشون؟؟!!

در صورتی که امروزه تازه میبینیم که دستگاه های حسگری اومده که به دست و پات میبندی و

به وسیله اونا بازی میکنن

چه با دقتم نشونه میگرفتیم.....سرکار بودیم عجیب

نظرات 20 + ارسال نظر
ادم زمینی 30 فروردین 1391 ساعت 00:46 http://www.adamzamini2010.blogfa.com

با عرض علیک سلام
سال نوتوون قبول باشه!
چطورین؟؟؟؟؟
تو رو خدا منو نزنین!
وبتوون خیلی خوبه اما من نمدونم چرا قبلی رو بیشتر دوس داشتم!
به احتمال زیاد واسه حرفا و خوشی هاشه
به هر حال امیدوارم اینم مث قبلی عالی باشه
راستی
من آپم: ))))))))

سلام خوش اومدی
قرصاتو خوردی؟؟؟....سال تمومم شد
الحمدلله خوبیم شما چطولی؟؟
تو کتک میخوای؟؟؟ معلوم هست این همه مدت کجای؟؟
خودمم همین طور....ولی تو این یکی مطمئنن بهتره
خوشبختم منم امیر حسینم

*** MOJTABA *** 30 فروردین 1391 ساعت 10:00 http://mojtabamax.blogsky.com

آره من یادمه...وای چه قدر بازی میکردیم...نامردا با احساسات کودکی ما بازی میکردند

هِی من فک میکردم چه جوری اینارو با یه تفنگ پلاستیکی میزدیم بدون سنسوری بدون نشونه ای بدون حسگری.....
یادم میاد که تفنگ رو میزاشتم رو تلویزیون میزدمشون....اینجوری همیشه میبردم

ZiZoOo 30 فروردین 1391 ساعت 12:15 http://shaloot.blogsky.com

آخــــــــــــــــــــــــــــه آره من یادمه ...
کلا من و داداشام زیاد آتاری بازی میکردیم ...
یادش بخیر :
یخ شکن . دزد و پلیس . هواپیما . زیردریایی . غواصی . کمبد ....
اووووووووه کلی بازی بود ...
بعد میکرو امد
بعدش سگا امد
بعد پلی استیشن امد
بعد بازی های کامپیوتری امد
الانم که قوربونش خودت میری میشی نقش اول بازی ....

بازی های تو کوچه بود :
قایم موشک . گرگم به هوا . بالا بلندی . لی لی . هفت سنگ . توپ توچال . تیله بازی . کارت بازی (اونم با دمپایی) . آب بازی . خاله بازی . کش بازی . وسطی .... تو این دوتای آخری من استاد بودم ....

منم همیشه بازی میکردم
یادمه وقتی بچه بودم برام یه اتاری نو اوردن از خوشالی سریع بازش کردم که وصل کنم به تلویزیون تا زدم به برق یه دوده غلیظی از اتاری بلند شد و سوخت....اخِی چه عمره کوتاهی داش

چه خوب اسمام بازی ها یادت مونده

اره تو این یکی پیشرفت خوبی داشتیم ولی هیچ کدوم لذت اون بازی های اتاری و میکرو سگا رو نداش مخصوصا بازیه "سونیک"تو سگا ... اخ چه حالی میداد

من که تو بازی های کوچه ای فقط فوتبال و تیله بازی و هفت سنگ و لی لی و اب بازی و خاله بازی و بالا بلندی و کارت بازی بازی میکردم(همه رو که گفتم!)

Anna 30 فروردین 1391 ساعت 12:50

سلام داداشی.....خوبی؟.....
چه باحال بود......ولی من اصلا حوصله این بازی هارو نداشتم......همش با بچه محلامون میرفتیم تو کوچه با هم فوتبال و وسطی و دوچرخه سواری بازی میکردیم......در کل روزگار خوبی بود.....

سلام ابجی خانوم......پس کو وقت بخیر؟؟
هیچی مزه ی بچگی نمیده....الان خودم دلم لک زده برا یه فوتبال تو کوچه ای
چه زود گذشت

ZiZoOo 30 فروردین 1391 ساعت 14:20 http://shaloot.blogsky.com

این قسمت لوگوی دوستانت خیلی نامرتبه ...
کادر آبی رنگِ آمار ساین به وبلاگتون نمیخوره . اگه رنگش با هدرتون همخونی داشته باشه خیلی ظاهر وب قشنگتر میشه ها ...

هرچند شما مختارین ولی این دوتا نظر من بود واسه ظاهر وبتون . فکنم بهتر بشه .

اره خودمم دیدم هر کار کردم درست شه نشه
که الان درست شد
سعی کردم درستش کنم عوضش کردم ولی هر چی سعی کردم رنگ خوده قالب رو پیدا نکردم
اگه پیدا کردی به منم بده

مرسی از نظرتون واقعا نظراته شما خیلی سازندس

ژینوس 30 فروردین 1391 ساعت 17:30 http://zhinoos.blogsky.com

در حق من از همون بچگی هم ظلم شده بود چرا من از این بازیا نداشتم؟!؟ من یادمه 2-3 سالم که بود سگا(سونی بود، سگا بود... چمیدونم) داشتم... بعدشم که دیگه فک کنم پلی استیشن اومد... ولی من از اینا نداشتممممممممممممم

خواب اون موقه که تو به دنیا اومدی تکنولوژی پیشرفت کرد
خواب این بازیا قبل از سگا بود دیر به دنیا اومدی
ناراحت نکن خودتو.........اروم باش....اروووووووووم....میگم به خووووودت مسلط باش.......با تو ام

شبنم 30 فروردین 1391 ساعت 17:38 http://seven-stones.blogsky.com


سره کار بودیم ؟
جدی ؟









عهههههههههههههههههههه


یعنی چی ؟

سازندش کی بود ؟

عکس بده جنازه تحویل بگیر

اره انگار جدا سرکار بودیم

خودم خیلی وقته دنبالشم...ردشو تو قبرستون ژاپن پیدا کردم...فک کنم قبلا خودش مُرده....دیر رسیدیم

شبنم 30 فروردین 1391 ساعت 17:39 http://seven-stones.blogsky.com


نه بابا سرکار نبودیم

جدی بودا

نمیدونم ولی اینجور که به نظر میاد انگار واقعا سرکار بودیم
بعضی ها میگن جلو تفنگه یه چشم الکتریکی داشت اگه اینجوری باشه باید صفحه نمایش تلویزیون هم همش حسگر داشته باشه که این غیر ممکنه

شبنم 31 فروردین 1391 ساعت 00:20 http://seven-stones.blogsky.com


امیر برقی و دوستان


کشته مرده ی این امیر برقی گفتنم

آنا 31 فروردین 1391 ساعت 07:26 http://mirarana.blogsky.com

اصنم بازی قشنگی نبود !


مهم نیس قشنگ بود یا نه
مهم اینه که سرکار بودیم

yeganehh 31 فروردین 1391 ساعت 09:34 http:// www.sateeya.blogfa.com

من که اصلا یادم نیس.نبایدم یادم باشه وقتی اصلا وجود خارجی نداشتم
میگم چندم اردیبهشتی؟؟؟

همون بهتر که نبودی...وگرنه عجیب میرفتی سره کار

به نام خدا
من سه اردیبهشتم

آنا 31 فروردین 1391 ساعت 16:44 http://mirarana.blogsky.com

عزیزم بچه رو باید سر کار گذاشت وگرنه زمینو زمانو به هم میریزه :دی
پس میخواستی علمی کار بردی باشه سر دو مین از پا دستگاه بلند میشن ........ باز همون آشو همون کاسه

چرا ما رو سرکار گذاشتن....مگه ما بیکار بودیم
همش تقصیر این چشم بادومی هاس
موافقم

parastoo 31 فروردین 1391 ساعت 20:05 http://www.setarebaran69.blogfa.com

چـه اشـتـبـاه بـزرگـیسـت....... تلخ کردن زندگی خود بـرای کـسـی کـه......... در دوری مـا شـیـریـن تـریـن لـحـظـات


زنـدگـیـش را سپری مـی کـنـد . . . . .

شبنم 1 اردیبهشت 1391 ساعت 15:29 http://seven-stones.blogsky.com


باز قالبت رفت تو باقالیا که

گفتی باقالی دلم هوس سبزی پلو با ماهی رو کرد....بی خودی

شبنم 1 اردیبهشت 1391 ساعت 15:52 http://seven-stones.blogsky.com


نه ببخشید نرفت تو باقالیا



راستی توی پست پایینی ، تویه اون 6 تا آدمک اون لباس زرده شمایی

خیله خوب پس منم دیگه هوس سبزی پلو با ماهی رو ندارم

بابا عجب نوبوغی داری تو...چه جوری منو تو اون شیش تا عکس تشخیص دادی....واقعا ایول داری
اون زرده منم که دارم به تو میخندم

به همین سادگی 1 اردیبهشت 1391 ساعت 15:55 http://rezagholikhani.ir

ممنون عزیـــــــــــــــــــــــزم

ممون ..

می خوای واگذارکنم..هه هه

موفق باشی دوستم...

سلامت باشی برادر

نه خیلی ممنون تولده ما هم همچین دور نیس

شمام همین طور

به همین سادگی 1 اردیبهشت 1391 ساعت 15:57 http://rezagholikhani.ir

بلی عزیزم

منم یادمه مگه میشه

قارچ خور..خرگوش...سونیک...و بازی های قبل رو یاد نداشته باشم...

آره بازی خوبی بود

یه نوع دیگه هم داشت پرتاپ دیسک بود یادته...

چند وقت پیش این بازی رو تو نت انجام دادم نمیدونم کدوم سایت بود بلاگ اسکین یا...

چه خاطراتی داشتیما...چه قد خوش میگذش
سونیک رو که من خیلی دوست داشتم
اره اره کاملا اون بازیه رو یادمه...اصلا مگه میشه ادم یادش بره
منم تو نت گشتم یکی دو تاشو پیدا کردم

شبنم 1 اردیبهشت 1391 ساعت 16:42 http://seven-stones.blogsky.com


به خودت بخند

به خودم که همش میخندم...خودم تکراری شدم حالا به تو میخندم...
اینجوری...

الناز 2 اردیبهشت 1391 ساعت 00:09 http://elel.blogsky.com

آررررررررره من یادمه چقدر بازی قشنگی بود یادش بخیررر

سلام...
چی چی یادش بخیر یه عمری سرکار بودیم

ولی در کل خیلی روزگاره خوبی بود

مریم 2 اردیبهشت 1391 ساعت 15:19 http://love-courage.blogfa.com

من ازین قرتی بازیا خوشم نمییومد....اینم بازی بود شما میکردین؟؟؟

من فقط قارچ خور بازی میکردم.....

کشته مرده ی قارچ خور بودم با اون قد فسقلش....

من که منظورم این نبود که این بازی بهترین بود....من خودمم بیشتر ماریو بازی میکردم
میخواستم بگم با این بازی ما رو سرکار گذاشتن

ایشالله با قارچ خور با هم محشور شید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد