گلچین عکسا

هااااای!!....هاواریو؟

عکسای این سری از جدید و قدیم قر و قاطیه،گلچین عکسای خودمونه

سوال دارید بپرسید.....سوال که دارید معلومه



همین عکسا رو تو ادامه مطلبم گذاشتم به خاطر اون دوستانی که بعضی از عکسا واسشون نشون داده نمیشه...











نظرات 59 + ارسال نظر
شیرین 18 شهریور 1391 ساعت 18:16

?h,g?
اول؟

تبریک میگم بالاخره به ارزوت رسیدی...هرهرهر

شیرین 18 شهریور 1391 ساعت 18:19

دیدی بالاخره اول شدم؟

افرین به تو خانوم پرصادقی........هرهرهر

شیرین 18 شهریور 1391 ساعت 18:32

پور ..نه پر

خوب حالا...چرا میزنی؟

پورصادقی خوب شد سرکاره عِلیه؟؟

شیرین 18 شهریور 1391 ساعت 18:35

عکساتون خیلی قشنگه

این حرفت برام خیلی اشنا بود

انگار یه جا دیگه از خودت شنیده بودم

شیرین 18 شهریور 1391 ساعت 18:38





هیچم آشنا نیست.....

خب اشنا نیست دیگه

حتما نیست

اره نیست

چقد من فسیلم واسه خودم

شیرین 18 شهریور 1391 ساعت 18:44

شیرین اررررروم باش تو رو خدا

درسته زود عصبانی میشی....ولی خوب تو همسن مامان بزرگه مامانمی

نباید انقد زود رنجیده خاطر بشی....واست خوب نیست

یهووو سکته میکنیا

من مامان بزرگ مامانم همیشه قرصاشو به موقع میخوره که الان 350 سال عمر کرده

حواست باشه به خودت

...الہام 18 شهریور 1391 ساعت 20:08 http://Chandlahzebia2.mihanblog.com

ابیرام چرا داشت فرار میکرد؟
‏.
‏.
‏.
عکسا رو نتونستم ببینم چون با گوشی اومدم ، باسیستم میام و نظرم رو میگم .‎‏(ای بی تربیت زبون در نیار‎‏)
خود درگیریه دیگه !

اووووووووه تو هنوز دنبال اون داستانی

بابا ابیرام دیگه حالا حالاها از مرز خارج شده...تو هنوز میگی از چی فرار میکرد؟!!

با سیستم بیا....یادت نره ها

اِواااا خود درگیری داری......

خدا ایشالله زودی شفا بده همه ی ما رو

...الہام 18 شهریور 1391 ساعت 20:25 http://Chandlahzebia2.mihanblog.com

سلام و احوالپرسی کاشونی که قشنگ تره !
می خوای بت یاد بدم ؟!‎‏(میبینی چقد پر رو ام؟‎‏)
راستی خدا وکیلی " دست و پنجولات درد نکن " تشکر کاشونی بود ؟
‎‏(هم زبون در آورد،ای بی تربیت ،ای بی تربیت ،ای بی تربیت ‏‎‏)‏

خوب گفتم تغییری توش داده باشم زدم تو فاز کاشونیه انگلیس

دفعه ی بدب میریم تو خوده کاشونی

نه یه چیزایی یادمه .... من خودمم زیاد بلد نیستم از بچه ها میپرسم

اره خوب تشکر کاشونیه....البته همه اینو نمیگن

این ماله اوناس که خیلی با هم مشتی عن!!

عامیانه ترش اینه:
دَسِّد درد نِکُنَ.....خِیر ببینی .... ایشالله دَسِّد بِرِسَ بِ سقف

...الہام 18 شهریور 1391 ساعت 20:51 http://Chandlahzebia2.mihanblog.com

راستی بعد از ۵ روز آپ کردم ، بدو بیا !

چشم حتما....فقط پام درد میکنه
با ویلچر میام ابجی

Anna 18 شهریور 1391 ساعت 20:54

سلامممممممممممممممممم داداشی......خوفی داداشی......
ایول .....شما هنوز هم پارکور بازی میکنید.....
تو کدومشونی داداشی؟.....
عکس اول کیا بودن؟......ایول قدرت بدنی......

سلاااااااام ابجی گلِ گلاب.....خوفه خوفم

تو که میای اینجو بهترم میشم

اره بابا بازی میکنیم

من نوشتم کدومم فقط اولی رو ننوشتم

تو عکسه اولی منم و ابیرام که تیشرت ابیه منم

اره بابا کلی زور میخواد.....تقریبا یه 20 ثانیه ای این طوری وای میستیم

رز 18 شهریور 1391 ساعت 21:06

سلااااااااااااااام علیکم ورحمته الله وبرکاته ان الله وملائک تهو سلوالنبی یا ایها الذین امنو سلوعلیهم وسلمو تسلیما اللهم صلی علی محمد وال محمد وعجل فرجهم...


خوب بود.....

سلام علیکم

تسبیحات حضرت زهرا فراموش نشه.....

هرهر

همین ؟؟
خوب بود؟؟

غزل 18 شهریور 1391 ساعت 21:06 http://taranomorg.blogfa.com

بابا ایول
خیلی قشنگ بود عکساتون

خواهش میکنم قالب شما رو نداشت

دریا 18 شهریور 1391 ساعت 23:46 http://azjensebaran.blogsky.com

میبخشید دوست خوبم اما اینجا هیچ عکسی برای من باز نشد ...یعنی گویا فقط یکی باشه ولی چیزی نیومد...
به هر حال موفق باشید........

طوری نیست .... میزارم تو ادامه ی مطلب تا ببینی دوست خوب من

به هر حال ببین

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 00:46 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


عه بابایی این تویــــــــــــــــــی ؟!!! ینی منظورم شما بود

درکل زیبا هستن

اره بابایی این عکسا ماله دوران طفولیتم بود...تو یادت نمیاد

اونروزا تو تازه یه روزت بود

یادش بخـــــــــــــــــــــیر

در کل ممنون

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 00:55 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


باباااااااااااااااااااا...

جاااااانه بااااا بااااااا؟؟؟

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 01:00 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


دختریه یه عزیزم چرا ناراحتی؟؟

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 01:04 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


به غیر از من بازم بچه (دختر) داری ؟!!

نه دخمل گلم دیگه ندارم....فقط تو یه دونه واسم موندی

بقیه یا رفتن یا مردن

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 01:07 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


عه نخیر اصن بچه ای نبوده که بره یا بمیره

من تک بچه ام نیستم ؟؟

یادم نمیاد.....

اره دخترم حالا که خوب فکرامو میکنم میبینم فقط تو یه دونه بودی

حالا چرا فک کردی من دخمل دیگه ای هم دارم؟؟

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 01:13 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


آخه احساس کردم بازم بچه داری منو با یکی دیگه اشتباه گرفتی!

بابااااااااااااااا

نه باباجون با کی اشتباهت گرفتم.....

من تو رو خوب یادمه بابایی

غصه نخور......چند وخت پیشا عکستم دیدم

Darya 19 شهریور 1391 ساعت 01:29 http://quietseashore.blogsky.com

تشکر

o,hia ld;kl
یعنی خواهش میکنم

دریا 19 شهریور 1391 ساعت 02:39 http://azjensebaran.blogsky.com

عکسها اومد دوست عزیز
زحمت نکشید دیگه...
چقدر هم منظره هاش قشنگن...عکسای جالبی بودن....

زحمت کشیدم همون دیشب گذاشتم تو ادامه مطلب

ممنون لطف داری دوست من

شیرین 19 شهریور 1391 ساعت 09:55

محمد جواد-نوروز نود
یاد کنگ فو پاندای یک افتادم
با این منظره
مخصوصا همون صحنه اش که اون لاک پشته(اسمش یادم نی)چوبشو میزنه بهش می گه تو قاتل اژدهایی
بعد وقتی لاک پشته رفت پاندایی رفت به اون درخت مثل محمد جواد نگاه کرد


خووو چیکار کنم یه هو یادم اومد...منظور خاصی نداشتماااا

منظوریت پاندای گنگ فو کاره یک بود دیگه.....اره؟؟

اهان همون که استاد اقای شیفو بود؟؟

همون که یهوووو غیبش زد رفت؟؟؟

اره اره فهمیدم کیو میگی.....

محمد جواد الان اون پاندا است؟؟؟....

فک نکنی من این فیلمه رو دیدما
نه اصلا این فکرا رو نکن
من که بچه نیستم بشینم این چیزا رو ببینم

...الهام 19 شهریور 1391 ساعت 11:27 http://ChandLahzeBia2.mihanblog.com

دیدی چی شد ؟ این همه نوشتم ، خطا زد !
اینترنت غیـــــــــــــــــــره !
دیدمشون !

دَسِّد درد نِکُن
خِیر ببینی
ایشالله دَسِّد بِرِسَ بِ سقف
زور جوان بو !
میبینی ؟ کردی و فارسی و کاشونی قاطی کردم !

عکس شاهزاده ابراهیم ، چرا ایقد اخم کردی ؟ می ترسیم خو داداشی .
اون درخت ـه خیلی خوشگل بووووووووووود !
اون عکس ـه که street روی دیوار نوشته بودین خیلی باحال و جالب بود !
عکس اولی دقیقاً دارین چکار می کنین ؟

چی شد؟؟.....هرهر

سِرِد درد نِکُنَ

سالِم باشی

"زور جوان بو".....یعنی چی؟؟

من همیشه نیشم تا بناگوشم بازه .... یه بار اخم کردم عکس گرفتم

ولی در کل نیشم بازه همیشه اینجوری:

ترسیدی؟؟؟

یک جا با صفایی بوووود اونجا که درخته بود

عکس اولی یه حرکت قدرتی تعادلی تو پارکور

که دو نفری با هم انجام میشه.....کُلی زور میخواد

البته این عکسشه فیلمشو که بزارم یه 20 ثانیه ای وای میستیم

...الهام 19 شهریور 1391 ساعت 11:31 http://ChandLahzeBia2.mihanblog.com

یه چیزی می خواستم بگم یادم رفت !!
آلزایمر گرفتم !
چکار کنیم دیگه سن که از 100 می گذره ، این بیماری ها رو هم داره ننه !
بذا فکر کنم !
آمممممممممممم .
آهـــــــــــــا
آهــــــــــــــــا
آهــــــــــــــــــا
یادم اومد ،
پات چطوره ؟

هم نشینی با من در تو اثر کرد،الزایمر گرفتی

از مامان بزرگت بپرس قرصی واسه این مریضی بین قرصاش نداره؟؟

اره خب ولی تو در حد خودتم خوبیا......

فک کن

بیشتر

انگار یه حاله ی نوری اون تَه دیده میشه

پام؟؟

پام که درد میکنه خیلی.....عصری میرم نشون متخصص میدم

...الهام 19 شهریور 1391 ساعت 12:07 http://ChandLahzeBia2.mihanblog.com

هـعــــــــــــــــــی دیدی چی شد ؟
عمـــــــــــه خانم مرد !
بالاخره مرد !()
جوون مرگ شـــــــــــــــد ، تازه داشت دندوناش در می اومد ! فــــــــــــک کنم از زمان هخامنشیان تا امروز عمر کرده بود !

چی شد؟؟؟

عمه خانوم؟؟؟

عمه خانوم کیه؟؟

الان من باید شاد باشم یا غمگین......بالاخره چیکار کنم

اووووووه پس ماموتی بوده برا خودش

شبنم 19 شهریور 1391 ساعت 16:38 http://seven-stones.blogsky.com


alan man foshet bedam ?

الان نه


صبر کن برم یه جایی که هیچکی نباشه
.
.
.
تَق توق.....تَق توق(دارم میرم)
.
.
.
خب اینجا هیچکی نیست

میتونی فهش بدی

شیرین 19 شهریور 1391 ساعت 17:07

آره...آره...همون استاد شیفو...پشمکوی پیف پیفوووو
خوب موندیااااا
با اینکه فسیلی ولی حافظه ات خیلی خوب کار می کنه

چه توصیفه قشنگی از استاد شیفو داشتی...."پشمکوی پیف پیفوووو"



بسی باید دَرِش تامل کرد

اره ....درسته فسیلم اما حافظم یک ترا بایته

شیرین 19 شهریور 1391 ساعت 17:23

بخاطر رو نوشتی بهاطر
عیب نداره پیش میاد
کنار همن آخه...اشتب زدی
میدونیم...میدونیم

ممنون که گوشزد کردی.....راستی مگه تو هنوزم میبینی؟؟

ماموتا که نمیبینن....هرهر

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 18:48 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


آبجی واسه تفلدم گذاشته دیدی ؟!!

اره همون که عینک دودی زده بودی

اره دختریم....میبینی چقد من ذهنم فعاله

Ghasedak 19 شهریور 1391 ساعت 19:46 http://earsplitting-silence.blogsky.com/


بابایی الهام خانم میگه پات چطوره ؟!!

مگه پات چی شــــــــــــــــــــــــــــــــده...:((

تو پست بالایی نوشتم دختره گلم بخوووون

Masuooood 19 شهریور 1391 ساعت 20:22 http://khoone-mojarradi.blogsky.com

چه بچه های خوشگلی

اینا بچن؟؟

ما بچه ایم؟؟؟

سنه یه ماموتو داریم

البته من خودم فسیل هستم....خیلی از دیدنتون خوشبختم

رز 19 شهریور 1391 ساعت 22:43 http://www.leilytanha.blogfa.com

عکس سومی منظرش قشنگه

پس چی؟

ممنون ..... عینکت قشنگ میبینه....هرهر

رز 19 شهریور 1391 ساعت 22:48

ااااااا کرکرکر رو فراموش کردی

بله
پس
.
.
.
هرهرهر کرکرکر

شیرین 19 شهریور 1391 ساعت 23:39

امیر؟
اگه یه چیزی بگم ....بهم جایزه میدی؟
اون سه نفریکه روی صخره هستنو من بگم کیان؟

...××ابیرام.....مهدیار.....خود استقلالیت....××....

این جایزه نداشت؟
داشتاااااا..
چرا...داشت

بلــــــــــــــــــــــــی!!

نه نمیدم .....بپرس

من به یکی جایزه دادم انگار باهام قهر کرد

نمیدونم

مگه تو پیروزی بودی؟؟

تو استقلالی بودی من یادمه!!

مردشوره جفتشون

پوله نفت ما رو میدن به اینا تا وسط زمین فوتبال بودواَن

...الہام 20 شهریور 1391 ساعت 10:16 http://Chandlahzebia2.mihanblog.com

" زور جوان بو " یعنی خیلی قشنگ بود !

اهااااااان

چه جالب!!

یاد گرفتم

...الہام 20 شهریور 1391 ساعت 10:20 http://Chandlahzebia2.mihanblog.com

عمه خانم ، عمه مامانمه !
بالاخره بعد از ۸۰ ، ۹۰ الی ۱۰۰ سال عمر پریشب مرد !
بزرگ خاندانمون بود .
روحش شاد و یادش گرامی باد .

عه ...حدس میزدم

تازه اوله جوونیش بوده بیچاره

پس با فوت ایشون پایه های بنیاد خاندانتون لرزید.؟؟!!

روحش شاد.....خدا رحمتش کنه

شیرین 20 شهریور 1391 ساعت 10:36

نه نه من استقلالیم یه لحظه دستم خورد به اون آخه می خواستم پایینیشو بزنم
ینی اینو
خود استقلالیت


که جایزه نداشت....آره؟
باشه....

دمه هر چی استقلالیه گرررررررم

ولی در کل مردشوره همه ی بازیکنا رو ببرن به جز یه تعداده معدودی

نه جایزه نداشت

گریه نکن شیرین

اگه گریه کنی منم میگرییییییییم

رز 20 شهریور 1391 ساعت 15:07 http://www.leilytanha.blogfa.com

عینک

همینجوری گفتم یکم دوره هم باشیم هرهر بخندیم

چطوری عینکی؟؟......هرهرهر (الان باید بخندی)

میدونم عینکی نیستی...

سارا 20 شهریور 1391 ساعت 15:40 http://erma.blogfa.com

چه عکسای زیبایی

عکس امیر در شاهزاده ابراهیم خیلی تاریخه

و بازم عکس امیر کناره استریت خیلی زیباست و بازم عکس امیر در کنار اب خیلی زیباست و اون عکس اولیه که دونفر دارن حرکت میزنن هم خیلی زیباست کلا زباست

ممنوم.....ممنون....ممنون.....ممنون

چشاد زیبا میبینه....

فدات

سارا 20 شهریور 1391 ساعت 15:42 http://erma.blogfa.com

اونوقت یه سوالی امیر خودتی مخفف اسمتو گذاشتی یا امیر یکی دیگست ؟‌

نه خوده خودمم سارا

من امیر حسینم.....ولی بیشتر امیر صدام میکنن

خوده خودمم

سارا 20 شهریور 1391 ساعت 17:22 http://erma.blogfa.com

هدس میزدم پس خودتی

میدونی شبیه کی ؟؟

شبیه آقای صدری همونی که به ما تمرین اسکیت میداد

بهت میاد خیلی شیطون باشی

شبیه کی؟؟؟
.
.
.
یعنی انقد پیرم؟؟

شیطون ؟؟؟....من؟؟؟

یه چیزی تو همین مایه ها

نگار 21 شهریور 1391 ساعت 10:45

اینا کیا هستن؟خودت کدومی؟؟؟؟

اینا مامان و بابامن

خو اونایی که خودمم نوشتم امیر

ZiZoOo 21 شهریور 1391 ساعت 18:03 http://shaloot.blogsky.com

به به بروبچ عزیز استیریت ...
عکس ها و منظره های قشنگی بود . دلمان خواست

سلام زینب خانوم.....شلوطیه عزیز(چی گفتم؟)

دله خودمم خیلی خواست......پوسیدیم در این خانه

ZiZoOo 21 شهریور 1391 ساعت 18:08 http://shaloot.blogsky.com

مسلمه که من از اون عکسه که کنار دیوار با طرح استیریت بسی خوشم امد . عاشق اینجور ذوق ها و هنرام .
فقط امیر حسین خودت که کنار دیواری ، وقتی میبینمت انگار عکسه واسه دهه ی 50 ( زمان شاهه ) . مثل جوونای اونموقع شدی. فقط یه موتور کن داری

خیلی حال میده.....مخصوصا هیجانی که موقع کشیدن داره!!!

چطور؟؟؟؟

اون عکسه ماله ماه رمضون پارساله....فک کنم شهادت بوووود

یه موتورِ چی چی کم دارم؟؟؟

سارا 22 شهریور 1391 ساعت 14:40 http://erma.blogfa.com

آقای صدری ۲۲ سالش بود

اووووووووووه....پس واسه خودشون فسیلی هستن

البته ببخشیدا

بنده هم ماموتی هستم واسه خودم

ZiZoOo 22 شهریور 1391 ساعت 18:18 http://shaloot.blogsky.com

جوونای زمون شاه . موهای پر پشت و عینک دودی و تیشرت تنگ و شلوارلی پاچه گشاد .... فقط یه موتور سیکلت کم داری که بهش تکیه بدی ...


.
.
.
انقلابو یادته؟؟

من که دیگه چیزی ازش یادم نمونده

ولی اونروزا که این شکلی نبودن

پشت مو داشتن

سیبیلاشون بلند بود

یه کته چرم چسبون میپوشیدن

یه شلوار پارچه ایه دم پا

با کفشای قیصری

موهاشونم یا فری بود یا پشت مو داشت

Zhinoos.Blue 25 شهریور 1391 ساعت 12:48 http://kooleh-poshti.blogsky.com

ا این خودتی؟ (پ ن پ عمشه)

اورین

اره خودمم

شانس اوردی خودت گفتی وگرنه سره زبونم بود بگم پ ن پ

Zhinoos.Blue 25 شهریور 1391 ساعت 12:49 http://kooleh-poshti.blogsky.com

تو عکس پنجمی، اونی که سمت راسته، محمد جواده؟ همون عکاسه؟

اره خوده خودشه

پس رفت کرده

دیگه باید کارشو بسپره به من

همه عکساش تار میشه

Zhinoos.Blue 25 شهریور 1391 ساعت 12:50 http://kooleh-poshti.blogsky.com

اون "نمیدونم کجا" سد کرج نیس؟

نه نیست بابا

سده کرج کجاش انقد سرسبزه

سده یه جایی تو جنوب کشوره

Zhinoos.Blue 25 شهریور 1391 ساعت 12:50 http://kooleh-poshti.blogsky.com

آخه منم یه عکس دارم دقیقا همین جوری

حتما تو هم اونجا بودی دیگه

.
.
.

هر جا بود یادمه تو استان خوزستان بود

اصلا هر جا بود کرج نبود

نمیدونم کجا بود فقط سده کرج نیست

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد