یه روز باحال

خب...(خب که چی؟هنوز شروع نکرده میگه خب!)

سه روز پیش من و مهدیار دو تایی رفتیم یه جایِ...یه جای؟یه جایی که خیلی حال داد

یه جا وسط مرکز شهر تو ارتفاع بالای یه ساختمونِ تجاری نیمه ساخته

آخر هیجان بود()نمیدونم چند طبقه بود...هر چن تا که بود کل شهر پیدا بود!رفتیم بالاش

هر چی میرفتیم به بالاش نمی رسیدیم........{این نقطه ها یعنی داریم میریم بالاها}

رسیدیم بالا و دیدیم،بَه کلِ شهر زیر پامونهیخورده چرخ زدیم و بلند بلند داد و هوار کردیم

از بالا،نگاه های هنری و عمیق به شهــر می کردیم(بیا برید بابا)عــجب منظره ای بود.بازم

میریم حالا حالاها باهاش کار داریم.ما هِی داد و هوار میکردیم مهدیارم هِی میگف:

یه نگا بندا توی شب/چراغا روشنِ توی شهر/

همه چی قشنگه ،اما از این بالا،مثل بارونِ زیر چتر!

حسِ شاعرانه ندارم اصلا،یک از خودم دو از این آدما خستم....{اهنگ تنهایی از حسین ابلیس}

جون میداد واسه عکس گرفتن.همه جا آب جمع شده بود!یهو من و مهدیار یه لامپ بالا کلمون

روشن شد.جتمون گفتیم بریم آب بازی..یوهووووو(بچه شدید؟؟)

اولش هِی ناز میکردیم میگفتیم خیس میشیم!هی اروم اروم میرفتیم تو آبخلاصه کار به

جایی کشید که یه جا خشک نمونده بود همه جامون خیسِ خیس بودعکسا خوشگلی شد...

(1)

(2)

(3)


(4)

(5)

(6)


با کیفیت بهتر:
(1)              (2)           (3)             (4)             (5)            (6)
بعدشم فرار کردیم مثل موش اب کشیده از ساختمون خارج شدیم(همچین میگه خارج شدیم
انگار از زندان اِوین خارج شده)این وجدان خویس هم که ما رو ول نمیکنه
من و وجدانم:تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

نظرات 40 + ارسال نظر
دریا 15 دی 1391 ساعت 19:41 http://azjensebaranam.blogsky.com

سلام چه جالب بود عکسا........
پس حسابی خوش گذشت...

مررررررررررررسی

سلااااام دریا خانوم

بلی خوب بودیه

دریا 16 دی 1391 ساعت 11:02 http://azjensebaranam.blogsky.com

مرسی دوست خوبم
شما لطف دارید
خوشحالم که از قلمم خوشتون میاد
من خودمم 3 ساعت دیگه یه امتحان سخت دارم...
امیدوارم همه امتحانامونو به خوبی پاس کنیم

ممنون

اختیار دارید

شرمنده میکنید

خخخخخ...خوشبختم

من امتحانم رو خوب تحوووووووووویل دادم

ایشالله

مهسا 16 دی 1391 ساعت 14:02 http://love-courage.blogfa.com

امیر ینی خیلی شیک زدی آپ حسین رو له کردی!!! میذاشتی طفلک جوهر آپش خشک میشد بعد اقدام به آپ میکردی خو!!!

هرهر...نخند به داش حسین من!!

عههههه!!!

اخه من قبلا این رو واسه همین روز نوشته بودم

حالا دیگه تقصیره خودشه میتونه خودش رو با شرایط من وقف بده

هرهر

ولی اره خدایی تقصیره من بود

میخواستم چند روز دیگه بزارم ولی خب گفتم دیگه اون موقع تازه نخواهد بود

مگه نه؟؟

شبنم 16 دی 1391 ساعت 14:25 http://seven-stones.blogsky.com


بزرگ میشید انشاالله

خدا نکنـــــــــــــه!!! نفرین نکن!!!

همینجوریشم پیــــــــــــریم

تو دیگه نفرین نکن!!

شبنم 16 دی 1391 ساعت 14:26 http://seven-stones.blogsky.com


سوژه عکس آخر اون مسجد یا امام زاده سبزه است آیا ؟

افرین!!به این تو عکاسی میگن "نقطه ی انفجــــــــــــــــار"

وسطه مرکز شهر!؟!عجب!!
چه باحال
دادو هوار؟اره جلب میشه داد بزنی هه هه هه
عه خب مهدیارم دادوهوار میکرد!!!!!!هی هی هی
اب بازی؟اونجا؟چه خوب چه کیفی میده !
برم عکسارو ببینم...

اوهوووووم

جایه همه ی برادرا و خواهرایی که هیجان را دوس دارن تهی

اره دیگــه داد و هوار.....البته داد و هوار معنی دار

پ ن پ اتل متل بازی!!

اوهوووووم ....بودوئیه ببینیــه

عکسه اولی جلبه..
عکسه دومی...توویی امیرحسین؟ههههه ههه پ ن پ!!!
نه خوب شده شیکه!!خخخخخخخ
عکسه سومی؟هوا بایدسرد بوده باشه اونجا...بعدش یخ زدین اره؟
خ باحاله این عکسه
این ابها توو عکساتوون چه باحااال افتاده
چهارمیش هم خووبه
پنجمیییییییییییییییییی؟
اینو بهش میخوره مهدیارخودش گفته بذار؟میخواسته بگه شلوارم قشنگه؟میخواسته گه کفشم زیباس؟ میخواسته بگه این مدلیم؟
میخواسته بگه؟چی؟نمیدونم تمووم شد!!!
میخواسته بگه رفته توو اب
الان من میخواستم تیکه بندازم؟
الان من خستمه؟
ههه هه هه هه هه هه الان قاط زدمم!!!!!!!


میسی
عکسه دومی؟؟نمیدونم!!باید بدم کالبد شکافیش کنن!
مرسی...یهویی عکس گرفتیم.قصدمون عکس گرفتن نبود
اره هوا سرد بود...ولی خب میشد تحمل کرد
اینجوری بگم که خر شدیم پریدیم تو آب
دوربین رو حالت ورزشی بود...خخخخخخ
خخخخخخ....نه بنده خدا مهدیار اصلا نمیدونه من این پست رو گذاشتم چه برسه به این که بگه کدومو بزار کدومو نزار
هه هه هه هه

کلا میخواست بگه من خوشتیپم ! فک کنم! باید برم از خودش بپرسم

منظورش چی بوده از این حرکت؟؟نکنه شیطان پرستی باشه!!وااااااای

اره خب خیلی خسته ای مشخصه....یخورده دیگه بحث رو کش میدادی

الان وبلاگمون فیلتر شده بود...هه هه

ولی چه جایه جلبی بوده... شهرو ببین...

اوهوووووم

خیلی دوس دارم بازم برم

یه فکرایی تو سرمه!که اگه بشه چی میشه واااااااای

از الان تو فکرشم

واااااااااااااااااااااااااااااااای عجب عکسی شده ها
احسنت به این هنر عکاسی

تو که قبلا دیدی چرا تعجب میکنی؟؟بزنمت حسین؟؟

ماشالله شما که بهتر عکس میگیرید

(اووووف چقد تو این فضای مجازی ما با هم خوبیم..خخخخخخ)

[:S024

دریا 16 دی 1391 ساعت 22:17 http://azjensebaranam.blogsky.com

امتحان عالی بود
راستی یکی تو نظرات پست یه پیغام به امیر حسین خان داده
گویا گفته بهش بگو انقد نگه قشنگه قشنگه
هی چاپلوسی میکنه این امیر حسین
ولی مطمئنم که واقعا قشنگه دیگه حتما
نیست مگه؟

خدا رو شکر

منم خوب بود خدا رو شکر

اره خوندم امین رو میگی؟!

خخخخخخ....نه بابا چاپلوسی چیه

من اگه چیزی بدم بیاد و زشت باشه نمیگم زشته

ولی واقعا قشنگه!اقا امین قشنگ مینویسه باور کن

sara 17 دی 1391 ساعت 00:00

heyyyyyyyyyyyyy khosh b haletun raftid divone bazi
dado havar ha to reyle rah ahan kheyli hal mide b ma k dad

....جوش به دلت

اب بازی!!!خخخخخخ

عارفه 17 دی 1391 ساعت 01:45 http://ashianeye2.blogsky.com

سلام شرمنده ام به خدا الان ببینین سرم و انداختم پایین هویجور دارم شر شر عرق می ریزم. هر چه قدر شما ها ته مرامین من بی معرفت . بازم ش منده.
با این که تا حدود فجیع ترس از ارتفاع دارم به شرط این که لب بلندی نرین منم دلم می خواست اون جا بودم وای شدید دلم می خواست منم برم یه جا جیغ بزنم با دوست هام آب بازی کنم .
خوش حالم که خوش گذروندین .
همیشه به آب بازی و شادی امیر حسین خان.

سلام.نه بابا این چه حرفیه

خیس کردی اینجا رو با عرقات ...خیس شدیم رفت

نه عارفه خانوم شما معرفتید(چی گفتم؟هرهر)

بیخی.....

مررررسی.ممنون

ایشالله قسمت شه برید اب بازی و اینا

بهار 17 دی 1391 ساعت 08:07 http://bahar91.blogsky.com

اون آهنگ تنهایی از حسین رو خوب اومدی
چه آب بازی کردین

فقط تو پِی بردی به این اهنگ

خیس شدیم

مهسا 17 دی 1391 ساعت 11:30 http://love-courage.blogfa.com

سلام بالاخره عکسای هنری تونو زیارت فرمودیم!!!!
هرهرهرهر!!!!
قشنگن!!
من ک مرده ی فیگور مهدیار تو عکس اولیم!!!!داشت تو اون تیکه دادو بیداد میکرد حتمن!!
اوه اوه!!!دومی ک یه شاهکاره!!!البته فقط از نظر هنر عکاسش عرض کردم!!!
تو سومیه دندونات نشکست امیر؟؟؟خخخ!!!!
شیشمیه هم لایک داره!!!
ولی واقعا کاشان انقد پیشرفت کرده؟؟!!!!عجب!!!!هرهرهر!!!

سلااااااااااام.خوبه ! پس زیارت قبول باشه

اره گذاشته بود رو حالت سایلنت داد و هوار میکرد

اره دومی قشنگ افتاده.باحال شده

دندونام؟؟نه ولی زمین ترک برداشت

مرسی

کاشان رو چجوری تصور کردی ؟؟ جدا دوس دارم بدونم چه تصوری در موردش داری؟

رز 17 دی 1391 ساعت 12:53 http://www.leilytanha.blogfa.com

سلااااااام
چه کلاه بامزه ای...


موش ابکشیده

سلاااااااامم

همه روش اسم گذاشتن

از دسته این کاشونیا

یکی میگه جوراب سر کردیید

یکی میگه کیسه ماسته

یکی میگه کلاه قرمزی

یکی میگه پسرخاله

هر کی یچی میگه

رز 17 دی 1391 ساعت 12:55

میگم این مکان در چهار راه نمیباشد..

چرا دقیقا در چار را میباشد....اون ساختمون تجاریه که یه قرن میخوان بسازن

الی 17 دی 1391 ساعت 22:46

واقعا خوشگلن عکسها

مرسی

سارا 18 دی 1391 ساعت 11:10 http://erma.blogfa.com

به این میگن سادیسم

چنان گفتی خیلی بلند بود فکر کردم رفتی بالا برج ایفل

نه خوبه بلنده باحاله حال میده واسه درس خوندن

اوووه تو هم چه فکرایی میکنیااا...هرهر

درس خوندن؟؟

برج ایفل؟؟

مثل اینکه خ بهت فشار گذاشته درس و امتحانا

برو بخون عموجان برو

افرین

سارا 20 دی 1391 ساعت 13:19 http://erma.blogfa.com

نظرای من کوشن امیر حسین ؟




























من این پستا رو قبلا نوشته بودم.بعد با گوشی اومدم و فقط انتشارش کردم

بعدش که امروز باشه اومدم نظرا رو تائید کنم

راستی نظره بالاییت چون کشیدی نمیشه جواب داد

نکــــــــــــــــــــش! من چند بار باید به تو بگم اخه

کلِ سیستم رو میریزه بهم وختی کشیده میشه

و یه چیز دیگه بعدا میام وبت و جبران میکنم.الان تو امتحانامو سرم مثل

صف نونوایی شلوغه

سارا 20 دی 1391 ساعت 17:38 http://erma.blogfa.com

چشم دیگه نمکشم

اورررررررررررررررررررررین

عاقا اجازه؟

میشه بعدا اینجا رو نظر بدم؟

دستت درد نکنه عاقا

اکشالی نداره.....

خواهش میکنم.

هووووووون؟؟؟؟

عسکـــه باز؟؟؟

الان خواستین بگین خوش گذشته بهتون؟؟؟

خوبه باز فهمیدیم مهدیار زندس.... ینی حسن این پستد این بود فقط...

خخخخ خخخخ خخخخ!!!!!

اون عکسی که آبها بصورت قطره تو رو محاصره کردن تو حلقم...!! قشنگ شده خدایی...

ایول...

اوهووووون

پ ن پ

نه میخواستیم بگیم زنده ایم و داریم سعی میکنم خوش بگذره بهمون

اهااااااااااااااااااااااااان از اون لحاظ

عکسه میره تو حلقت؟؟حجمش یخورده بالاستا!!!پیکسلاش گیر میکنه تو حلقت چون مربع مربعِ

ممممممممممممممممرررررررررررررررررسی

رز 20 دی 1391 ساعت 23:20

اه بله...
خیلی بامزه بود کلاهه..
پسر خاله بیشتر میاد

خب شما میتونی به مهدیار بگی پسرخاله

مهسا 21 دی 1391 ساعت 18:06 http://love-courage.blogfa.com

میه اصن شما تو کاشونین عاخه؟؟؟؟

پ ن پ تو سانفرانسیسکوییم

شیرین 22 دی 1391 ساعت 10:40

من از اون پایین شروع کردم نظر دادن هی نوشته بود حسین حسین هی حسین حسین

گفتم عجب.........فعال شدن همه گی.....پس امیر کوو؟؟؟؟


...
همچین میگه ارتفاع گفتم الان رفته بالای برج ایفلی چیزی....
...
آب بازی؟؟؟؟؟

بعد یخ نکردین؟؟؟
...
عجب عکسایی شده خداییش.....خیلی قشنگن بابااااا

اره بنده خدا تا میره اکتیو بشه سیستمش میهنگه!!هه هه

الان سیستمش رو زده داغون کرده نتش وصل نمیشه

بیا بهش بخندیم...هه ههه هه ه ههه

همه هم همینو میگن.....اخه تو این ایران ده طبقه رو هم بند نمیشن

حالا توقع داری برج ایفل باشه این ارتفاعی که من میگم

بابا چه توقعاتی دارین شماهاااا....نچ نچ نچ

نه یخ نکردیم.....چرا یخ کردیم بعدش آب شدیم

اوهوووووم میسی

شیرین 22 دی 1391 ساعت 10:44

موقع داد نزدن مهدیار چی میگفت..؟؟؟

می گفت آآآآآآآآآآآآآآآآی...یا می گفت واااااااااااااااااای
یا می گفت یووووووووووووووووووووهووووووووووووو
.
.
.
عکس دومیه خیلی بامزه شده...چه جالبه....خندان

من فکر کردم یه استخر آب هست.....یه ذره که بیشتر نبود....بعد اونوقت کسی ندیدتون؟؟؟؟

اون چیه دایره هه؟؟؟؟ ساختمون قراره بشه؟؟؟؟

موقع داد زدن مهدیار؟؟اووووممممممم ...نمیدونم یادم نیس

مهدیار چیزی نمیگف بیشتر توجه مینمود

اوهوووووم عکسه جلبی شده.مهدیار قشنگ گرفته عکسه رو

شما میپرید تو استخر بالای یه ساختمون نیمه ساخته وسط شهر؟

نچ نج نج باز چه توقع هایی دارن مردم از ما...ای بابا

نمیدونم شاید دیده باشه و تا رفته چیزیمون بگه یخورده که نگامون کرده

پیشه خودش گفته ولشون کن دیوونن خودشون میرن

اوووه چقد سوال پرسیدی!!خستم شد



اون دایره هه قراره وختی ساختمون تجاری درست بشه این بشه نور گیرشو و این چیزا

مهسا 22 دی 1391 ساعت 19:21 http://love-courage.blogfa.com

سانفرانسیسکو چجوری خونده میشه؟؟!!!
میه نمیگی مال سهرابین؟؟؟هون؟؟؟؟

چجوری خونده میشه هااااا!!!کتک و اینا دلت میخوااااد

سهراب ماله مانه!!اینجا مدار 361 درجه کاشانه

کاشان میدونی چیه؟؟

ایران میدونی کجاس؟؟

اصلا میدونی ایران چیه؟؟

اصلا میدونی،میدونی یعنی چه؟؟

اصلا میدونی،اصلا میدونی یعنی چه؛یعنی چه؟

اصلا تو میدونی؟؟

مهسا 22 دی 1391 ساعت 20:24 http://love-courage.blogfa.com

پ نه پ فقط تو و مامی جونت میدونین!!!!
بی نزاکت. . .

مامی جون؟؟من بهش میگم ننه جون!!

بی نزاکت یعنی چی؟؟




میبینم که درگیـــری دارید با مهسا با هم.....

خخخ خخخ خخخ !!!!

ینی هیشوخ نشد بشینید مث دو تا گلابی با هم اختلاط کنین....

هرهر ... هرهر {شکلک پس گردن زدن به دوتاتون }

======
ینی حرفاتون شبیه این شکلک دومیه هس توی ٌْتو ووجدانتٌْ ... مث اون دوتا دارین حرف میزنین....


بعدشم...

هووووووووووووووووی اِمیـــر با توعمــــاااا

{شکلک پس کلـــه زدن بعدشم بخوری به دیوار که نشه با قاب عکست تشخیصت داد }

پرانتز باز خخخ خخخ خخ!!!! پرانتز بسته ...

دوس جونه منــــو عصبی نکن....

ldckl gij ld;klhhhhhhhhhhhhhhhh

tildnd??? dh fdajv j,qdp fnl????

oooooooooooo!!!!!!!

iv iv iv iv ;v ;v ;v....

اوکی؟؟؟؟










وختی دو تا کارشناس بررسی امور داخلی کشور دارن با هم در مورد

بهبود اوضاع اقتصادی مملکتشون با هم مشورت میکنن!یه گردگیر صندلی

های مجلس اسلامی نمیاد این وسط به ما پس گردنی بزنه

هه هه....(شکلک شوت کردن مریم به بیرون و ادامه ی جلسه)

هااااااا چی میگی؟؟؟

با من بودی؟؟؟

{شکلک پسِ کلت رو گرفتن و زدن به دیوار که بعدش بیاد با جارو و خاکنداز زیرِ فرش قایم کنه باقیموندتو}

اینجا واسه من پرانتز باز نکنــــــــــــــــا

ببند اون پرانتزتو بینیم بــــــا

نمیخواد بیشتر توضیح بدی!

اووووووف چقد حرف میزنه این

{شکلک سوت زدن تا نوکرات بیان}بچه ها اینو از اینجا بندازیدش بیرون

نه صَب کنید!{شکلک غصم شد برات}این پول رو هم بهش بدید و

بندازیدشبیرون!
.
..
.
.
.
{شکلک پایین بردن مریم از اسانسور مجتمع امیر}
.
.
.
{شکلک دو تا بادیگارد که دارن مریم رو کش و کش میکشن به زمین تا بندازنش بیرون}
.
.
یک دو سه{شکلک تاب دادن مریم توسط دو بادیگارد}
.
.
.
{شکلک مریم سوسک شده}

الان شکلک کشیدی به رخــــــــــــــــممم؟؟؟

همچین شــکلکت کنم که شکلکــای بلاگ اسکای بهت حسودی کنن... هَ هَ هَ

{شکلک با جفت پا رفتن تو ویترین امیر }

شماهـــا رو واس مگس پَر دادن هم تو مجلس راه نمیدن چه برسه به اختلاط و برسی مشکلااااااات...

{شکلک گوش امیر گرفتن و پیچوندنش}
..

{شکلک جشن پتو گرفتن واسه امیر}

پرانتز باز جشن پتو که میدونی چیه؟ پرانتز بسته

بعدشــــم...

یادم باشه یه دوره آموزش « آب مماخ کشیدن بالا » برات بزارم....

بعدشم بیا اینم بگیر که اومد {شکلک مشت تو مماخ امیر }

بیــــا اینم پولایی که داده بووودی... { شکلک پاشیدن پول تو صورند }

تو باشی که به یه خانوم با شخصیت نگی گرد گیر صندلی های مجلس...

دمپایی ابری خیس میدونی چیه؟

بیـــگیر که اومد... شَترق.... خورد به صورتد ....

بیــــا این یکیشم بیــــگیر .... شَترق ... خورد مابین آرنج و کتفد...

{شکلک امیر مث موش آب کشیده و مظلومانه به من نگاه کردن}

{شکلک دلم سوخ برات} ... { شکلک تیک زدن یهوی من برا ترسوندن امیر}

{شکلک امیر از حال رفت}

بیاین جمش کنین اینووووو

{شکلک التماس امیر }

.
.
.
{ شکلک سوت زدن} هی بیاید اینو جمش کنین

{ شکلک پروانه دور سر امیر چرخـــیدن }

دیگه این ورا پیدات نشه...

امیر با دو تا پای اضافه پـَــر...

چـِــخـِـه ...

خب کارم اینجا تموم شد... { دارم دستامو از گرد و غبار میتکونم بعدشم خاک روی یقمو پاک میکنم }


خو مهسا بیا بریم.... اِمیر دیدی ندیدی....

چیکار کردی تو الان؟؟

هوووووووووووم؟؟

{شکلک یجوری نیگا کردن بهت و تاسف خوردن برات}

{شکلک موندن تو خلقت تو}

چقد اینجا بوی دماغ سوخته میده

{شکلک زنگ زدن به 125}

نگاش کن مریم خانومو داره جِز قاله میشه

بزا فوتت کنم{شکلک فوت کردن}

عه هواسم نیس شعلش بیشتر شد...اخی

مهسا بیا خاکسترای این دوستت رو جمع کن بریز تو سطل اشغالی،زیر فرشی....

{شکلک حرص خوردن مریم}

{شکلک زبون در اوردن به مریم}

{شکلک قیافه گرفتن واسه مریم}

بدو وبت اینجا واینستا....بدو ببینم

{شکلک کِلِش کِلِش کردن کفشای مریم و نادم و پشیمان به سمت وبش رفتن}

{شکلک خندیدن امیر به مریم با صدای بلند}

هه هه هه هه ههه ههه ههه ههه هه هه هه هههه ههه هه

yeganeh 24 دی 1391 ساعت 11:12

من میدونم تو بلاخره خوب میشی !!!

تو هم مثل من هنوز همون اواتاره خودت رو داریااا

باور کن از رو اواتارت میشناسمت

چرا اسم نمیزاری؟؟

سرما نخوردین اونوقت ؟؟؟؟

نچ سریع رفتیم گرم شدیم

عــــــــــــــپچه...عه.....عپــــــــــــــچه

مهسا 27 دی 1391 ساعت 19:10 http://love-courage.blogfa.com

عهههههههههه!!!!!
آخ جون دعوا!!!!!
آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآییییییییییییییییی نفسسسسسسسسسسسس کشششششششششش!!!!!!

{شکلک گاز گرفتن دماغ امیر توسط...توسط...توسط؟؟؟؟!!!بادیگاردای مریم و مهسا!!!}
.
.
.
{شکلک زدن دمپایی تو سر امیر توسط مهسا}
.
.
.
.

{شکلک صاف شدن امیر با آسفالت کف خیابون!!!!}
.
.
.
.
{شکلک جمع کردن امیر با کاردک از کف خیابون}
.
.
.
{شکلک تعضیم/تعظیم/طعزیم امیر در برابر مریم و مهسا!!!!}

+حالا بالاخره نگفتی!!!!کاشان یا سانفرانسیسکو یا کابل؟؟؟!!!!

وپـــــــــــــــــــــــر

ببین ابجی؟تو هیچ رقمه به ما نمیخوری....پس چی؟بشین بینیم بااااووو

(شکلک کوبوندن سر دو تا بادیگارداتون قبل از گاز گرفتن دماغ من به هم)

.
.
.
(شکلک جا خالی قبل از خوردن دمپایی به امیر توسط مهسا)
.
.
.
.
{شکلک کفری شدن مهسا}
.
.
.
{شکلک جفت پای امیر...نه ولش کن ارزش نداره.شکلک یه نگاه چپ امیر}
.
..
.
{شکلک شتر در خواب بیند پنبه دانه گهی لپ لپ خورد گه دانه دانه}(اگه تونستی این شکلکه رو تصور کنی)
.
.
هر جا شما بگید

رز 29 دی 1391 ساعت 13:06

مهدیار پسر عمه زا بید نه پسر خاله..

من کی گفتم پسر خالمه؟؟هووووم؟بزنم؟

میبینم که کامنت منو تایید نکردی....

میدونم کـــه کـــم نمیاری پس چه دلیلی داره؟

بد آموزی داشت؟؟؟

یا کلن نیومده واست؟ بعـــید میدونم...

بی تربیت!!

تضاد اجتماعی!

ژینوس؟بیا به این مریم دو تا فهش بده بخندیم

چرا اومده واسم.فقط وخت نداشتم ج بدم

elahe 4 بهمن 1391 ساعت 23:24 http://barobaxbahal4riazi.mihanblog.com


فقط همین اسمایلیه تونست بهم کمک کنه

خدا خیرش بده برو دستشو ببوس و ازش تشکر کن

بدو ببینم

بدو یا خودم بدوئونمت؟؟

بدوووووووووووووووووووووووو

رز 10 بهمن 1391 ساعت 14:30

واقعا خودتو به دکتر نشون بده...
منظورم از پسرخاله اون کلاه بود...بعد از خواندن کامنت به کامنت قبل هم مراجعه فرمایید

اوکی....کمی دریغ نمااایید.

کامنت قبلی درایت نشد

EROR

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد