وب تکونیه دیگه




خب خب واسه تکوندن وبمون به همه نیاز داریم.اومممم بزا ببینم.همه هستن به غیر از چنتا از بچه ها

خب همه بچه ها رفقا دوستان بیاید اینجا میخوایم تقسیم وظایف کنیم.یَکی یَکی بیاید که قاطی پاتی نشیــد

الان یه لیست دست گرفتم و از بالای عینکم دارم نگاتون میکنم:


ژینوس:الان یه نگا به اسمت انداختم پشیمون شدم به کار بگیرمت.خودش وبش منکراتی شده
شبنم:شبنم؟؟اوووه نه تو رو خدا میزنه وبِ ما رو خراب میکنه.نمیخواد دستمال دست بگیری تمیز کنی
zizoOo:اوممممم خودش گرفتاریش بیشتره.بیخیال ابجی بزرگه میشیم
شیرین:هووومممم؟الان باید چی بگم؟قدت میده اون گربه هه رو از دیوار بیاری پایین؟یه ساله اون بالاس!
نگار:برو عمو جو به درست برس که از قیافت معلومه شکل کتابی
یگانه رحمته الله علیه:کیفت رو پیدا کردی؟عیدیه برو شمال پیداش کن!وبِ خودت بیشتر گرد گیری میخواد
سپهرجون:عزیــــزم؟؟شما زحمت نکش،چون اشناییم بشین بغل دسته خودم نگا کن.اره داداش
مجتبی:کاجای تو اقاجووو؟؟خب مجتبی از قبل کمکم کرده.دست و پنجولات درد نکنه بِرادر
الناز:شما؟؟اصن وبِ ما تا حالا اومده؟یادم نیس.بیخیالش میشیم خب
غزل:بِچِ اصفهونس!چند قرنی میشه مفقود الاثر شده.شادی روح وبش کف مرتب
سارا:اومممممم بلدی خواهر تِی بکشی؟اومممم بهت نمیاد بلد باشی.نچ فایده نداره
ابجی الهام:نچ نچ نچ اقاشون نمی اجازه!حالا میاد یه پس گردنی هم به ما میزنه.
الهه:فک کنم دعوامون بشه هی بهم تارف کنیم بده من تمیز کنم نه بده من نه بده من جارو
      رو.نه توروخدا.اخرشم:!میزنمتاااا!!عه! میگم بده من تمیز میکنم،نــه را نداره!زحمت میشه
مــــریم:هاااااااااااان خودشه!!جیجی جیجینگ!از قیافت معلومه شکله اینایی که میخوای وب
ما رو بتکونی!!دیگه شرمنده اخلاقِ فانیت،ببین من تو کار جدیَما بدو!فقط یچی بگم اومدی تمیز کنی یهو
کسی چیزی گف نترکیااا!!اخه من کجا یکی رو پیدا کنم خرده هات رو جمع کنه؟!دستمال خیس کن و تِی دس
بگیر و کلا تمیزش کن ببینم
student:شما فضای وب ما رو با یه شعر معطر کن کیف کنیم.جارو نمیخواد دس بگیری گناه داری.هرهر
الی:اخه من چی بگم از دست شما هااا؟نچ نچ بچه ها؟ به این خواهرمون یه لواشک بدید بره یه گوشه بخوره!
بروبکس ریاضی و اینا:اوووووووووووووه بیخیال!میاید اینجا میزنید میرقصید وبمون ف.ی.ل.تر میشه
عارفه:گاهی یه سر میزنه همینم مونده بیارمت اینجا بکارت بگیرم.برو به کارت برس.
دریا:وب خودش که همیشه مرتبه،معلومه خوب تو وب تکونی وارده!از تجربه هات می استفادم
قاصدک بگم یا نسیم؟:کنکور داری فرزندم!بشین دمه عیدیه بخون که پس فردا جوابگوی فَک و فامیل نباشم.
مــیــنو:رحمته اللعالمین.خدا نور به وبت بباره!وبِ خوبی میشد..خخخخ
شیوا:نه نه نمیخواد.میزنی همه چی رو خُرد میکنی و شیشه میشه ها رو میشکنی
بهار:داره میاد!تو رو که نمیگم،بهار 92 رو میگم داره میاد.شمام به رباتیک و اینا برس
مهسا:تازه از مکه اومدی.خسته ی راهی.کچل هم کردی بیای بچه ها بهت میخندن نمیشه کار کرد
مسعود:داش مسعود شما رو به زحمت نمیندازم.یه خط ترمز با موتورت به اون اسفالت ما انداختی بسه.
ترنم:جرائت شوخی ندارم.میترسم ازش.الان این شکلی شدم:
رز:اصن شما رو که باید بیخیال بیخیال شد.وبِ خودت بیشتر گردگیری میخواد.هی تاره عنکبوت میزنه
دونده:دوسته جدیدمون!حالا تازه با هم دوس شدیم بزا روم که بیشتر باز شد به کارت میگیرم.خخخ
مهرآذین:دهه شصتی ها کارم میکنن؟یه دختره انقلابی.به به!جو انقلاب میگردت بعد میترسم
      پیف باف دس بگیری و رو دیواره وبمون بنویسی مرگ بر شاه و اینا(دیگه دهه هفتادیا گیر ندیا  مامان بزرگ.هرهر)

امیر نوشت 1:سلام.سال نو پیشاپیش تبریک!بچه ها؟قصدم از این پست فقط یادی از دوستای بامعرفتمون بود

 همین!خیلی فک کردم کسی اسمش جا نیفته.اگه نیس بگه تا بنویسم!ممنون.
امیر نوشت 2:مریم؟باز وایسادی که!!عه عه شروع کن دیگه..........

نظرات 54 + ارسال نظر
Lهام 26 اسفند 1391 ساعت 18:45 http://chandlahzebia2.mihanblog.com

چندم شدم ؟؟؟؟؟؟؟؟

شانس ندارم که ..

اوووووووووووووووووووووووووول شدی(سال نود دو من بازگشتم.هه هه)

Lهام 26 اسفند 1391 ساعت 18:51 http://chandlahzebia2.mihanblog.com

داداشششششششششش امییییییییییییییییررررررررررر







عرق نعناع تو رو خداااااااااااااااااااااا

هه ههه

چقد وخت بود این نظرا اینجا تاره عنکبوت بسته بود

میخواستم با گوشی بتاییدما ولی نشد که نشد

Lهام 26 اسفند 1391 ساعت 18:57 http://chandlahzebia2.mihanblog.com

چکار آقامون داری ..

نترس خودم پشتتم ..

یه پارچه بده گیتار حسین رو تمیز کنم ...

صب کن دستمال سر ببندم

موهام خاکی نشه ..

اهم اهم خب دیگه ازش نمیترسم


خخخخخ

دیفوووووووووونه

چه دستمال سره قشنگی

Zhinoos.Blue 26 اسفند 1391 ساعت 18:59 http://kooleh-poshti.blogsky.com

به به .. چشمم روشن... پس میخوای واسه عید قالب چنج کنی

مثلا خواستی بگی ما چن ساله باهمیم اررررررررره؟؟

میخواستم این کارو بکنم ولی پدر مسافرت بسوزه نزاش که

هه هه

Zhinoos.Blue 26 اسفند 1391 ساعت 19:00 http://kooleh-poshti.blogsky.com

لینک دونیشو وا کرده، به ترتیب از اون بالا شروع کرده اسما رو نوشته، اون وخ میگه خیلی فک کردم اسم کسی جا نیفته

میگم امیر جان... دااووش انقد فک نکن!

ابجی خانوم محترم؟؟ببین منووو

هه هه.چه جذبه ای دارم من!به به

اسمه لینکی ها رو نگفتم اسمه اونایی رو گفتم که میان وبمون ولی ادرس وبلاگ ندارن

اوکی؟؟یا جوره دیگه بچاپونم تو مغزت؟؟هوووووم؟؟

دونده 26 اسفند 1391 ساعت 20:11



سلام
باریک الله! آخر خنده بود!


حالا کاری هست در خدمت باشیما! رودربایستی نکنین! دی:
من مدیریت ام حرف نداره! کل این دوستانی که اسم بردی رو 3 سوته درستشون می کنم جوری که کمکی های قابلی بشن!!

سلاااااااااااام سال نود و دو ـِ شما بخیر باشه ان شالله

باشه نود و سه همه کارا با خودت هرهر

مدیر زیاد داریم.دستمال به دست کم داریم که تمیز کنه

اصن بیخیال سال نو شد من هنوز نظرامو تایئد نکردم

حسین(streetgroup) 26 اسفند 1391 ساعت 22:51

این جور که بوش میاد انگار خودمون باید واسه خودمون استین بالا بزنیم

راست میگی حسی خودت وب رو به قول ژینوس چنج کن

مریـــــم 27 اسفند 1391 ساعت 10:15 http://love-courage.blogsky.com

این نظرت از نظره پایینیت کامل تر بود

به به

خوشمان امد 92 دقیقس که داریم هررهر میخندیم وای مردم از خنده

(اره جونه خودت)

مریـــــم 27 اسفند 1391 ساعت 11:01 http://love-courage.blogsky.com

خب صب کن بینــــم....

چقد همهمه ست اینجااااااا

همه دارن یا جوک میگن میخندن یا کتاب دستشونه دارن درس میخونن.... یا یه سری هم دارن میرقصــن...

اااوووووووووههـــههـــهووووووووووووووی.... همه ساکت...

ســـیـــــسسسسسسسسسسسسس....

اهــــم اهـــــم..... ســـــاکــــــت....

من دارم صحبت میکنــــــــــــم ...حرف که نمیزنــــــم....

آقـــــــایون اینطرف ... خانومـــــــــــــا اون طرفشون....

یـــــالا بینــــــــــــــم.... زووووووووود

آهـــای امـــــیر... با توعــــمااااااااااااااا

اون دستکشــا و طی و اسکاج و اسفنج و مایع ضدعفونی و تاید و ریکا و وایکتس و جـــآرو و دستمـــال شیشه پاک کن و روزنامه های باطله و سطل آب رو وردار بیار...

( اوووه نفسم گرفت همه رو تو یه نفس گفتم )

قبل هرچیز یه دسمال ببندین صورتتون تا گرد و قبار نره تو مـــماخ وحلقــتون.... اینطوری قشنگ محکم ببندین :



خب پســـرا (با جیــــغ و خـِــشانت )

امیر دو تا سطل آورد اونا رو آب پر کنید ازین هـِـدر بریزین بیاین این زیر فـوتـِـر ...

خب این هدر با خانوما که سلیقه شون بهتره... خوشگلش کنن...

اوه اوه... این فوتـــرو ببین چقد تار عنکبوت گرفته... اووف... اووووف....

پسرا بیاین این زیرو تمیز کنین...

خب دختـــــرا همه یه دسمال بردارن وایکتسیش کنن با ریکایی... آخه وبش سفیده باید براق شه قشنگ همه جااااااااااااااا

آفرین... ژینوس یه گوشه نشین نگا کن....

الـــــهام کار نکنــــی به خاهرشوورت میگم بیفته به جونت

اوووووهـــوی مهدیار... تا اون یکی دندونت رو نشکوندم خودت یه طی وردار بیا وسط...

محمد جواد کجاس اصـــن؟؟!!!
خوب بلده جیم بزنه هاااااااااااااا

بزا الان عینکشو زیر پام لــه میکنــــم.....

خب امیر... بیا اینجا کارت دارم....

( درحال پیچاندن گوش امیـــر و یواشکی درگوشش گفتن ) تو چرا قبلش باهام هماهنگ نکردی؟؟

دونده جان یه جا وایسا دیگه چرا انقد میــدوی؟؟!!!!

آروم هم میتونی طی بکشی.. همش ندو... آفرین..

یاد بگیرین این دونده از همه تون بهتر کار میکنه.. فقط یکم زیادی میدوه...

آفرین دونده....

خب داشتم تو گوش امیر یه چی میگفتم :

ببین ؛ خب قبلش میگفتی تا کارارو بهتر هماهنگ میکردم اینطوری هُل هـُلی نشه کارا...

خیلی بد شدش... الان یه سری زیاد کار میکنن یه سری هیش کار نمیکنن...

دفه ی دیگه قبلش باهام هماهنگ کن ... خب ؟!!!

شبنــــــــــــــــــــــــم؟؟!!! ( با داد و اصبانیت )

چه خبره انقد تایــد میریزی؟؟ کم کم بریز.... گرونـــه...

قشنگ باصرفه استفاده کن...

آآآآآفـــــریـــن خــــــــــواهـــــرم....

خب مهسا بیا اینجا کارت دارم... :

تو تازه از مکه اومدی... یه جا بشین بزا الان به محمد میگم برات چایی بریزه....

این محمد هنوز نیومده.... کجاس این پسره....؟!!!!


eeeeeehhhh eh eh eh eh eh eh eh iiiiiiiiiiiiiiiii

دیدی چی شد؟ مهدیار لـــیز خورد افتاد زمین... هرهرهرهرهرهرهر.....

خب پسرم داری طی میکشی دمپایی ابری برا چی پوشیدی مثلن ؟!!!!

eeeeeehhhh eh eh eh eh eh eh eh iiiiiiiiiiiiiiiii

اینم ادامه ی خندهه : باید از ته حلقت بیاری بیرون :

ooOOooooghghghghghghghghghooOOOoooo

آخـــی.. داره دور سرش گونجیشک میچرخــــه...

بزا بیام دستتو بگیرم.. گناه داری...








حال کردین؟ قرار بود من کار کنم همه رو به کار گرفتم و مدیریت کردمشون....

کلن آدمای فروردینی یه حس مدیریت عجیبی دارن...

فقط کافیه باهاشون قبلش مشورت بشه... امیر با توعـــما...

----------------


خب امیر پاشو پاشو... بریم بیرون یه ناهاری چیزی بگیریم.. اینا کار کردن گرسنه شون شده...

هر کی هرچی میخواد بگه... سفارش هم قبول میکنــیم ؛

آهان یادم افتاد پول نداریم... نفری یه کولوچه میگیریم براتون با یه ساندیس با مارک مریــخی...

خوبـــــــــــــــــه؟!!!

خب امیر ، تایید شد.... بپـــر یه 30 تایی بگیر بیار....

من گشنمه میخام دوتا بخورم.... مدیریت کردم فسفر سوزوندم...












اووووووووووووووووه من این نظرت رو پارسال خونده بودما

چه زود گذشت انگار همین 20 روز پیش بودااا


دیدی پیر شدی مریم؟؟

کم کم ...اره دیگه فکره اون دنیا باش

عزرائیله کاریت داره

مریـــــم 27 اسفند 1391 ساعت 11:01 http://love-courage.blogsky.com

خب صب کن بینــــم....

چقد همهمه ست اینجااااااا

همه دارن یا جوک میگن میخندن یا کتاب دستشونه دارن درس میخونن.... یا یه سری هم دارن میرقصــن...

اااوووووووووههـــههـــهووووووووووووووی.... همه ساکت...

ســـیـــــسسسسسسسسسسسسس....

اهــــم اهـــــم..... ســـــاکــــــت....

من دارم صحبت میکنــــــــــــم ...حرف که نمیزنــــــم....

آقـــــــایون اینطرف ... خانومـــــــــــــا اون طرفشون....

یـــــالا بینــــــــــــــم.... زووووووووود

آهـــای امـــــیر... با توعــــمااااااااااااااا

اون دستکشــا و طی و اسکاج و اسفنج و مایع ضدعفونی و تاید و ریکا و وایکتس و جـــآرو و دستمـــال شیشه پاک کن و روزنامه های باطله و سطل آب رو وردار بیار...

( اوووه نفسم گرفت همه رو تو یه نفس گفتم )

قبل هرچیز یه دسمال ببندین صورتتون تا گرد و قبار نره تو مـــماخ وحلقــتون.... اینطوری قشنگ محکم ببندین :



خب پســـرا (با جیــــغ و خـِــشانت )

امیر دو تا سطل آورد اونا رو آب پر کنید ازین هـِـدر بریزین بیاین این زیر فـوتـِـر ...

خب این هدر با خانوما که سلیقه شون بهتره... خوشگلش کنن...

اوه اوه... این فوتـــرو ببین چقد تار عنکبوت گرفته... اووف... اووووف....

پسرا بیاین این زیرو تمیز کنین...

خب دختـــــرا همه یه دسمال بردارن وایکتسیش کنن با ریکایی... آخه وبش سفیده باید براق شه قشنگ همه جااااااااااااااا

آفرین... ژینوس یه گوشه نشین نگا کن....

الـــــهام کار نکنــــی به خاهرشوورت میگم بیفته به جونت

اوووووهـــوی مهدیار... تا اون یکی دندونت رو نشکوندم خودت یه طی وردار بیا وسط...

محمد جواد کجاس اصـــن؟؟!!!
خوب بلده جیم بزنه هاااااااااااااا

بزا الان عینکشو زیر پام لــه میکنــــم.....

خب امیر... بیا اینجا کارت دارم....

( درحال پیچاندن گوش امیـــر و یواشکی درگوشش گفتن ) تو چرا قبلش باهام هماهنگ نکردی؟؟

دونده جان یه جا وایسا دیگه چرا انقد میــدوی؟؟!!!!

آروم هم میتونی طی بکشی.. همش ندو... آفرین..

یاد بگیرین این دونده از همه تون بهتر کار میکنه.. فقط یکم زیادی میدوه...

آفرین دونده....

خب داشتم تو گوش امیر یه چی میگفتم :

ببین ؛ خب قبلش میگفتی تا کارارو بهتر هماهنگ میکردم اینطوری هُل هـُلی نشه کارا...

خیلی بد شدش... الان یه سری زیاد کار میکنن یه سری هیش کار نمیکنن...

دفه ی دیگه قبلش باهام هماهنگ کن ... خب ؟!!!

شبنــــــــــــــــــــــــم؟؟!!! ( با داد و اصبانیت )

چه خبره انقد تایــد میریزی؟؟ کم کم بریز.... گرونـــه...

قشنگ باصرفه استفاده کن...

آآآآآفـــــریـــن خــــــــــواهـــــرم....

خب مهسا بیا اینجا کارت دارم... :

تو تازه از مکه اومدی... یه جا بشین بزا الان به محمد میگم برات چایی بریزه....

این محمد هنوز نیومده.... کجاس این پسره....؟!!!!


eeeeeehhhh eh eh eh eh eh eh eh iiiiiiiiiiiiiiiii

دیدی چی شد؟ مهدیار لـــیز خورد افتاد زمین... هرهرهرهرهرهرهر.....

خب پسرم داری طی میکشی دمپایی ابری برا چی پوشیدی مثلن ؟!!!!

eeeeeehhhh eh eh eh eh eh eh eh iiiiiiiiiiiiiiiii

اینم ادامه ی خندهه : باید از ته حلقت بیاری بیرون :

ooOOooooghghghghghghghghghooOOOoooo

آخـــی.. داره دور سرش گونجیشک میچرخــــه...

بزا بیام دستتو بگیرم.. گناه داری...








حال کردین؟ قرار بود من کار کنم همه رو به کار گرفتم و مدیریت کردمشون....

کلن آدمای فروردینی یه حس مدیریت عجیبی دارن...

فقط کافیه باهاشون قبلش مشورت بشه... امیر با توعـــما...

----------------


خب امیر پاشو پاشو... بریم بیرون یه ناهاری چیزی بگیریم.. اینا کار کردن گرسنه شون شده...

هر کی هرچی میخواد بگه... سفارش هم قبول میکنــیم ؛

آهان یادم افتاد پول نداریم... نفری یه کولوچه میگیریم براتون با یه ساندیس با مارک مریــخی...

خوبـــــــــــــــــه؟!!!

خب امیر ، تایید شد.... بپـــر یه 30 تایی بگیر بیار....

من گشنمه میخام دوتا بخورم.... مدیریت کردم فسفر سوزوندم...












چقد حرف میزنیااا...دقت کردی؟؟

بیشتر از اینکه کار کنی حرف میزنی.خخخخ

سال نو مباااارک.لی لی لی لی دست دست دست

مریـــــم 27 اسفند 1391 ساعت 11:12 http://love-courage.blogsky.com

خب الان همه چی تمـــــیز شده...

همه جا بوی عطــــر مایـــع گلــــرنــگ میده....

( اصن نمیخواستم تبلیــق کنمــــــــــا )

خیلــــی خوش بو شده اینجـــــــــــا....

دست همگی درد نکنــــــــــــه.....

ایشالله تو وب خودتون امــــیر میاد جبــــــران میــکنـــه.....

همه گی ســال پر باری داشته باشیــــــن......

ســـال نوعه همگـــــی مبــــــــــــــــارکـــــــــــــ

----------
خب من برم وینـــدزمــو عــوض کنـــــم..... پاچیده اصـــَـن یه وضـــی.....

سرعت نتم اومده پایین بخـــاطــر پاچیدگیش... حال نمیده...

فعـــــلن.....

هرهر

یادددددددش بخیر وبه مارو تمیز کردی

چقد تی زدی کفشو

پیر شدی چقد مریم!!نگا نگا دیگه صدای منم رو نمیشنوی

مرررررررررررررررررررررریم خانوم؟؟بله

زنجیره منو بافتی ؟ بله

عه عه جو گرفت منو

خب ایشالله همو اونور میبینیم هرهر

yeganeh 27 اسفند 1391 ساعت 12:50

به خدا اگه درسام یکم کمتر بود هر روز اینجا بودم
ولی حیف.....

میخواستی بگی درس میخونم؟؟؟

میخواستی بگی کیفم رو پیدا نکردم؟؟

هرهر

yeganeh 27 اسفند 1391 ساعت 13:08

راستی من برگشتم بلاگفا

میزاشتی یه سال دیگه میگفتی

شبنم 27 اسفند 1391 ساعت 14:21 http://هفت سنگ


من مریضم نمیتونم کار کنم داداش

اخی!!

بنده خداااااااااا

الان بهتری؟؟؟

خوب از زیر کار در رفتیا

yeganeh 27 اسفند 1391 ساعت 15:10

برو اینو ببین خیلی جالبه
http://www.aparat.com/v/fQidM

هه هه دیدم باحال بود

مرررررررررسی که بفکر ما بچه های پارکورید

shiva 27 اسفند 1391 ساعت 16:49

داداشیمن کی زدم شیشه ها رو شکستم؟ وای اهان یادمه اره خیلی مشکستم اما عمدی میشکستم چون عاشق شیشه شکستنم نمیدونی چقدر کیف میده واییی یادمه خواستیم از خونه قبلی بار کنیم ب مامانم گفتم میخوام همه لیوانارو بشکنماونم گفت چرا؟منم گفتم دوست دارم بعدش یواشکی رفتم شکستم خیلییییی کیف کردم جان داداشجدیدا لوتی شدم میگم جان داداش دلت اب

دیدی شیشه شکستی!

نچ نچ فک کنم خونتون پنجره هاش اهنی شده از دسته تو

بابا لووووووووووووووووتی

جان داداش...هرهر

سارینا 27 اسفند 1391 ساعت 17:09 http://soshagirl1375.blogfa.com

سلام چقدوبلاگ باحالی داری به منم سربزن

سلاااااااااااام

خدا کنه یادم نره به وبت سر بزنم

student 27 اسفند 1391 ساعت 20:47 http://mnway.mihanblog.com

سلام بر streetgroup
پست واقعا جالبی بود
خوشم اومد
حالا بیزحمت خود شما تیمتونو جمع کنین اینجا رو بتکونین
البته شک دارم از پسش بر بیاین!
شعرم براوتون میگم
موفق باشید!

سلام استریت گروپ بر شما باد

نظره بسیار جالبی بود

ماهم خوشمان امد

خخخخخ...خودت زحمتش رو بکش خواهر

ما از پسش بر نمیایم

یوهووو شعر بوگو

سلامت باشید

elahe 28 اسفند 1391 ساعت 00:12 http://barobaxbahal4riazi.mihanblog.com

salam baradar

veb tekooni bah bah
davamoon mishe ro khoob oomadi hey tarof ina akharesham hichki kar nemikone her her her

سلااااااااااااااام خواهره مهربان من

به به مختص و تخصص خودته

دقیقــــــــــــا نکه ما خیلی با هم رو در واسی داریم از اون لحاظ

خخخخ

مهسا 28 اسفند 1391 ساعت 15:02 http://love-courage.blogsky.com

نه من خسته نیستم.
هرجارو دوست داری بگو تمیز میکنم.
کلاهم میذارم کچلیم معلوم نشه!

اوووووووووووه جه منطقی

افرررررررررررین

مریم؟یخورده یاد بگیر از این دوسته باوفات

خوبی حاچ خانوم؟؟

سال نو مبارک

ســپـــهـر 28 اسفند 1391 ساعت 16:04 http://GreenDream.blogSky.cOm

داداش دمت گرم با این پستِت.

به قول ندا توی عکدمی :: تــِــرِکــوندی

مرسی که کار سنگین بهم نگفتی توی وب تکونیت، چون میدونی که : این دیسک کمرم امونمو بُریده.



راستی چرا هرچی کار سخته به شیرین میگی ؟؟؟!!
این گربه هه رو منم میترسم بیارمش پایین


تو سال جدید واسه ات آرزوهای خوب خوب میکنم.
:بوس بوس بوس ...

دمه خودت گرم داشیییییییییی

بیا بِترکونیم...خخخخخ

اخ اخ دیگه یه دااش بیشتر که نداریم

واااااااااااااااااااااااااا...خو شیرین خوب کار میکنه

تازه ان پایین لوله چاها هس؟؟اونارم بهش دادم راشو باز کرد.خخخخ

چبه داداش؟؟چپ چپ نگا میکنی؟؟خخخخ...خو حالا من یچی گفتم غیرتی نشو دادش بیخیال
ولــــــــــــــم کن نزن منو

سال نو مبااااااااااااارک

شیرین 28 اسفند 1391 ساعت 18:28

اول؟

یه چیزی تو مایه های اخر

شیرین 28 اسفند 1391 ساعت 18:35

'گربه........گربه قشنگه....بیاااا...بیااا کارت دارم......ببین برات چی آوردم...(در دست من مقداری گوشت است)

گربه...بیااا...پیشییییی پیشیییی بیا دیگه
بیا دیگه جیگررررررر
بیا اذیت نکن اینا خونه تکونی دارن...بیااا




بیااااااااااااااااااااااااااااااااا می گم بهت....

بیا من اعصاب ندارماااا یه هو دیدی چوب برداشتم افتادم دنبالتاااااااا
بیاااا خودت با زبون خوش

اخرررررررش گربه قشنگه یا زشت..تکلیفه ما رو روشن خوشت میاد یا بدت میاد.........در دستت چه چیز هایی هست خخخخ

گربه ببین شیرین گوشت داره تو دستش بیا گازش بگیر

اووووووووووومد جوش نزن

خخخخخ باحال گفتی

ا.ووووووووووووووووه اوووووه دیگه اعصابش ریخ بهم

من برم تا منو هم نزده

فرررررررررااااااااااااااااااررررررررررررر

مریــم 28 اسفند 1391 ساعت 18:41 http://love-courage.blogsky.com

آآآآآآآآآآآآآآوااااااااااااااا تاااااااااااااااا رمـــــــــــووووو
نیــــــگـــــــااااااااااااااااااااااااااااااا

اوووووووووووووووووووووووهچه دقتی

تیر برقُ نمیبینه هاااا

Zhinoos.Blue 28 اسفند 1391 ساعت 22:26 http://kooleh-poshti.blogsky.com

چرا تایید نمیکنی؟

چون در قید حیات نبودم

Zhinoos.Blue 29 اسفند 1391 ساعت 10:17 http://kooleh-poshti.blogsky.com

وختی یکی میگه چرا کامنت تایید نمیکنی، ینی شونصد بار میاد و میره می بینه تایید نشده

جدی؟؟؟یعنی این معنی رو میده

خب شما 599 بار اومدی این بار که بیای میبینی تایید شده

Zhinoos.Blue 29 اسفند 1391 ساعت 10:19 http://kooleh-poshti.blogsky.com

نچ نچ نچ... مگه چن وخت بود وبتو تمیز نکرده بودی آیا؟!؟ انقد خاک گرفته بود؟
کمک نمیخوای پسری ام؟ بگو مادرت این جاست...

اخی مامانی؟؟؟چه اب رفتی

93 میدم خونمونم تو تمیز کنی شکله اونایی که خوب میتمیزی

افررررررررررررررررین مامانی

سارا 29 اسفند 1391 ساعت 23:46 http://erma.blogfa.com

تی رو رد کن بیاد بلد نیستی چیه ؟؟؟


من معروفم به سارا تی کش

داداش گلم سال نو مبارک باشه عزیزم ایشالا همیشه شاد باشی

خخخخ افرین افرین

خوشم اومد دمت قیززززززززززز...یاد بگیرید(اشاره به مریم)

عه لطف داری ابجی این چه لقبیه به خودت میچسبونی

سارا تی کش چیه؟؟؟عهههه زشته سارا تکنسین خونه

خوووووبه؟؟


سال نو شمام مباااااااااااارک

Zhinoos.Blue 30 اسفند 1391 ساعت 12:11 http://kooleh-poshti.blogsky.com

عاقا فهمیدم!

مسافرتین!

بابا بااااااااااهووووووووووووووش

افرررررررررین صد امتیاز مثبت

چن ساله با هم هستیم میخوای ندونی

الی 30 اسفند 1391 ساعت 13:31

ای مردمممممممممممممممم
امیرحسین لواشک منو برداشته فرار کرده
ای مردممممممممممممممممممم
کمک
عیدت مبارک[گل]

ارررررررررررررروم همه فهمیدن بابا

بیا اینم لواشک هلو با طعم الو

خخخخخخ

Zhinoos.Blue 30 اسفند 1391 ساعت 13:36 http://kooleh-poshti.blogsky.com

عید واقعی از آن کسی است که پایان سالش را جشن بگیرد، نه آغاز سالی که از آن بی خبر است.
آخر سالت قشنگ...

*آپم بعد از دو ماه*

هرهر مثل اینایی گفتی که شکلک میزارن اخرش مینویسن اپم بیا

داری از دست میریااا

مریــم 30 اسفند 1391 ساعت 16:59 http://love-courage.blogsky.com

حال میده الان یکی بیاد بگــــــــــــــــه...:

اول!!!!!

اولـــم عـــآیااااااااااااااااا

---------

وااااااااااالا بخدا....

خو کجایی آخه تو ....؟؟؟!!!!

پست میذاری دَر میری؟!!!!

نه هیچم حال نمیده

حلی میده ضد حال باشی نه؟؟خخخ

پست گذاشتم شما تمیز کنید من برم سفر تا برگردم تمیز شده باشه دیگه

مریــم 30 اسفند 1391 ساعت 16:59 http://love-courage.blogsky.com

به رسم ادب و احـــترام...

برو بکــــس ایستیریت.... :

همگی سال نوتون مبارک....

سالی پر از لبخند و سلامتــــی داشته باشین....

ساااااااااااااااااااااااال نو شمام مبااااااااااارک

جیییییییییییییییییییییییییغ


.....................................


امروز:16/01/92

دونده 30 اسفند 1391 ساعت 20:59

سلام برادر
شما کجا بودی؟!! عاغا سال تحویل شد و رفت!
دی:

امید که سال خوبی داشته باشید
یه مسابقه ی تصویری گذاشتم. منتظرتون شدم شما هم شرکت کنید.... دیدم نیامدید آمدم کارت دعوت بدم خدمتتون!
دی:

شاد باشید

سلااااااااااااام بردار

همینجاها تو ایران میچرخیدیم

شمام همیطور

ابجی جان؟؟یه بار دیگه ادرست رو میزاری؟؟

مهسا 1 فروردین 1392 ساعت 14:08 http://love-courage.blogsky.com

یا مقلب قلب من در دست توست،
یا محول حال من سر مست توست،کن تو تدبیری ک در لیل النهار، حال قلب من شود همچون بهار ،
یا مقلب قلب اورا شاد کن ،یا مدبر خانه اش آباد کن، یا محول احسن الحالش نما ،از بدی ها فارغ البالش نما.
سال نو مبارک

به به چه دعای قشنگی

مرررررررررررررررررسی

واااااااااااااای من متحول شدم یوهووووو

امیر متحول در خدت شماست

مهسا 1 فروردین 1392 ساعت 14:24 http://love-courage.blogsky.com

امیر حسین خدا رحمتد کنه...

خدام شما رو رحمت کنه.اختیار دارید

ممنون سپاس

elahe 3 فروردین 1392 ساعت 12:40 http://barobaxbahal4riazi.mihanblog.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااام
سلامه من به تو یاره قدیمی منم همون هواداره قدیم
عه نه چیزه این یه شعره دیگه بود
اشتب شد اقا برگرد برگرد پاکش کنم خخخخخ
سلام عــــ عه نه اینم چیزه
چی میخواستم بگم اصن یادم رف!؟هرهرهر
اها عیدو بهارو سال نومبارک امیرحسیــــــــــــــــــــــــــــن
جییییییییییییییغ جییییییییغ

ساله خوبی پراز شادیو عشقو چمیدونم پرازخوبی و همینچیزا دیگه عه!گیر نده!داشته باشی

سلااااااااااااااام

اوووووووووووووووه سلام ای کهنه عشق من،که یاده تو چه پا برجاس

سلام ای .....خخخخخ بیا جوت ما رو هم گرف.وووووودیش

خخخخخخخ سلام چی هااااااااان؟ نه بگووو

سال نو شماممممم مبارک عزیزم

مبارک باشه

مبااااااااااااااااارک

شمام سال خوب و خوشگلی داری من میدونم.هرهر

Lهام 3 فروردین 1392 ساعت 16:48 http://ChandLahzeBia2.mihanblog.com

هنوز گیر خونه تکونی آیا ؟؟؟؟؟

بابا ول کن داداش امیر .. بقیه ش رو ذار واسه نوروز 93 ..

هلاک میشیا ..

از ما گفتن بود ..

نه ابجی جون

گذاشتم واسه نوروز 93 به افتخار شماااا

هلاک؟؟اره شدم...ببین آآآآآ(ضدای هلاک شدن)

خب من دیگه اومدم.فک کنم شما رفتی

Lهام 3 فروردین 1392 ساعت 16:51 http://ChandLahzeBia2.mihanblog.com

عه وااااا خاک وَ چوک ...

یادم رفت ..


میگم داداش امیـــــــــــــــــــــر

عیدت مبااااااااااااارکــــــــــــــــــــــــــ












یالا بم عیدی بده ..

همه داداش بزرگا به آجیاشون عیدی دادن ..

به به عههههههههههه سال نو شده بود من نتونستم بیام

خب الانم دیر نشده

ساله نو شمااااااااااااااااام مبارک

ایشالله سالای خوبی رو پیشه اقاتون داشته باشید.هه هه

و؟؟

و؟

و خواهر شوهر گلت.خخخخخخ

عیدی؟؟؟باشششششششششششششه عیدی؟؟

اوممممممممممم چی بدم خو؟؟؟

نمیدونم

رز 3 فروردین 1392 ساعت 18:10 http://www.leilytanha.blogfa.com

سلااااااااااااااااااااااااااااااااام سال نوبر همگی مباااااااااااااارک

اینجا که وب تکونیش همش افتاد گردن دخترا...

راستی اپم بیاییدووووووووو........

سلاااااااااااااااااااام با لام طولانی

بر شمام مبارک باد این سال نو

خب اره دیگه کاره ماها که نیس

اپی؟؟جدی میگی؟؟ول کن بابا

ترنم 5 فروردین 1392 ساعت 23:20

سلااام سال نو مبارک باشه انشالله پر از موفقیت و شادی برای تک تکتون باشه

سلاااااااااااااااااااااااااام بعده سالها خوش اومدی خواهر ترنم

مریــم 6 فروردین 1392 ساعت 14:51 http://love-courage.blogsky.com



امیر خدا رحمتد کنه..........

خو بیا یه خبری بده از خودت..........

یه عرض اندامی چیزی بکن بفهمیم در قید حیاتی........

خدا رفتگان شما رو هم رحمت کنه مریم

هی دیدی چه زود مرد؟؟؟هعـــــــی

اووووه اوووه اوووه(گریه)

اینم عرض اندام

دیدی در قید حیاتم؟؟

دیدی؟؟؟

Lهام 9 فروردین 1392 ساعت 00:04 http://‎چندلحظه

داداش امیر کجایی ؟
سوغاتیم یادد نره !
داداش امیر سوغاتی هم به عیدی اضافه شد .

سلااااااااااااااااام ابجی

دلم واستون تنگیده بود

سوغاتی؟؟چشم دیر گفتی.خخخخخ

اووووه اوووه پس کارم در اومد

میگم برگردم به مسافرتم بپردازم بهتر نیس؟؟

هرهر

مهسا 10 فروردین 1392 ساعت 12:28

انا لله و انا الیه راجعون...

واااااااااا تو هم که عوض شدی

چه میکنید شما دو تا به هم افتادید

هی شکل مکل میعوضید؟؟هرهر

golshan 13 فروردین 1392 ساعت 15:33 http://barobaxbahal4riazi.mihanblog.com

SALAM
chizi ke vase baxe riazi neveshte bodin koli khub bod kheili khandidam

سلاااااااااااام

گلشن؟؟عیدت مبااااارک

بابا بپست ببینیم

هیچی نمیپسی

عهههههههههههههههه

مریــم 16 فروردین 1392 ساعت 10:38 http://love-courage.blogsky.com




امیـــر خوب خودتـــو قایم کردی ها

تعطیلات رف پی کارش....

میخوای همــزمــان با روز تولـدت ظهــور کن.. هان ؟ خوبه ها...

من قایم شدم؟؟؟

نه بابا

تعطیلات؟؟اره تموم شد حیففففف

تولد؟؟شاید با ظهور امام زمان منم اومدم.هرهر

Davandeh 17 فروردین 1392 ساعت 05:41 http://www.mycolddays.blogsky.com

سلام
به به! مثل اینکه آقا امیر حسین از سفر ِ بین سیاره ای برگشتن! اورانوس تشریف برده بودید یا پولوتون؟!!


البته فکر کنم خارج از منظومه ی شمسی بوده که اینقدر طول کشیده!
نه؟! دی:

چشم ما که سبز شد به در، بسکه منتظر موندیم....!

خوش اومدی بهرحال برادر!
سال نوتون هم مبارک

سلاااااااااااااااام

بلی برگشتم....امادم جانت بقربانم ولی حالا چرا

هرهر

اورانوس بودم یا پولوتون؟؟چی هست خوردنیه؟؟

میشه خورد؟؟اگه میشه خورد اره من اونجا بودم

منظومه ی شمسی رو یه بار رفتم قشنگه(دیدی اونایی که نمیدونن طرف کجا رو میگه بیخودی یچی میپرونن)

به قول یارو:

دو سه شبه که چشمام به دره

خدا کنه که خوابم نبره

... بقیشم بماند(بلد نیستم)

سال نو مبارک دونده جون

نمیخواد دیگه ادرست رو بزاری گذاشتم تو خبرنامم بلد نبودم مریم زحمتش رو کشید

مریــم 17 فروردین 1392 ساعت 11:23 http://love-courage.blogsky.com







چیــــــــــــــــــــــــه؟؟؟اینجوری نگا میکنی؟؟

خیله خوب بابا ببین من چقد مهربونم:



دیدی؟؟

yeganeh 17 فروردین 1392 ساعت 18:35 http://www,sateeya.blogfa.com

حاله آقا ابراهیم چطوره؟

ابراهیم؟؟؟

حالش؟؟

ابیرام بیا که مهم شدی بدبخت

خخخخخ

خوبه خوبه فک کنم

golshan 18 فروردین 1392 ساعت 18:16

salam merc eyde to ham mobarak
vala dos daram post bezaram ama chizi be zehnam nemirese felan daram fekr mikonbam

عـــــــــه این گلشن همش هستاااا

ولی دریغ از یه پست....بابا بپست به چه زبونی بگم اخـــه؟

خب بازم خوب پیش رفتی چون داری در موردش فکر میکنی

خوبه خوبه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد