چرا نیگا میکنی ؟مگه عنوان ندیدی ؟ پست پایینه اون جارو ببین

سلام

یعنی ادم وقتی کل انرژیشو جمع میکنه بیاد پست بزاره تا چشمش ب عنوان میفته تمام

انگیزش از بین میره

یعنی اگر من 10000 تا پست پشت سر هم بزارم اینقدر فکر نمیکنم ک برای عنوان پستم

فکر میکنم.

خوب در کل حالا ک یه چیز الکی نوشتم دیگه ....

.

.

.

هرهرهرهرهرکرکرکرکرکرکخرخرخرخرخرخرقرقرقرقرقرقسرسرسرسرسرسرگرگرگرگرگرگورورورورورو

ترترتترترتترترتر.... اینم خنده ی جدید بود ک خودم همین الان کشف کردم البته خیلی روش فکر

کردم میدونمم معرکس.......

خوب بریم سراق پست ک میخواستم بنویسم

چرا میخواستم بنویسم؟

چرا پست گذاشتم؟

چرا کسه دیگه نزاشت؟

چرا هیشکی نمیزاره؟

چرا همه میزارن من نمیزارم؟

چرا چرا میکنم؟

چرا جواب نمیدم؟

چرا شما جواب نمیدین؟

چرا من پست میزارم امیر نمیزاره تاجواب بدن؟

چرا امیر میزاره شماجواب نمیدین ؟

چرا کسی میزاره جواب، جواب نمیده؟

چرا وجدان امیر پیداش نیس؟

چرا وجدان داره؟

چرا وجدانش شپش داره داره؟

چرا محمد رفته داییناسورش رو سر پا بگیره بیاد؟

چرا سوسک خونمون سرما خورده؟

چرا ابی خستس پا نمیشه بره بخوابه؟

چرا واقعا چرا؟

چرا مسولین جواب سوال های داییناسور وجدان ابی رو نمیدن؟

چرا داییناسور هنوز زندس؟

چرا سوسکه داره دماغش رو با شلوارمن میگیره؟

چرا چرا؟

..........................

خوب دوستان من دیگه برم جوابام رو پیدا کنم

مگه جواب داره اینا؟

مگه سوال بود؟

مگه جواب سوال نداره؟

مگه تو نگفتی بسه؟

مگه خسته نشدی؟

مگه تو هم جواب خستگی داری؟

مگه،مگه داریم؟

...



نظرات 21 + ارسال نظر
مریــم 22 فروردین 1392 ساعت 15:28 http://love-courage.blogsky.com

سلام.

































( فقط خواستم جواب سلام پستتو بدم آخه واجب بود)



























(منم اول سلام کرده بودم دیگه)

مریــم 22 فروردین 1392 ساعت 15:33 http://love-courage.blogsky.com

چرا محمد رفته داییناسورش رو سر پا بگیره بیاد؟




چون داییناسورش دست شویی داشت

مریــم 22 فروردین 1392 ساعت 15:36 http://love-courage.blogsky.com

ینی کل پستت یه طرف ....

اون عنوانـــش یه طرف دیگـــــه..... باید با آب طلا بنویسیش....

انقدی که به اون عنوانه خندیدم به پستت نخندیدم...

(آره جون خودت)

اوهوم
هرهر ....اب طلا ک گرون نیس باید با اب پسته نوشت
خوب چقدر ب اون خندیدی بگو تا قشنگ متوجه شیم خوب
(اینم الان با خودت گفتی من نفهمیدم)

golshan 22 فروردین 1392 ساعت 15:55

mahdiaaaar halet khube??? vaghti in post ro mizashti dar salamate kamel bodi aya?
bahal bod koli khandidam

berozam sar bezani khoshal misham

بله!!!مرسی خوبم ،شما خوبین خوانواده خوبت؟ بابا ؟ مامان؟ ابجی ؟ داداش؟بسر عمه؟پسر خاله؟ دختر دایی؟ دختر عمو؟ پسر عمو ؟پسر خاله؟ دختر خاله؟پسر دایی؟ عمه ؟ عمو؟ جد(jad) بزرگوار همیگی خوبن؟.....
اره وقتی میزاشتم کاملا سالم بودم ولی وقتی داشتم مینوشتم یه دست و یه گوش نداشتم..............جدی؟ چه جالب ولی من وقتی مینوشتم جدی بودم


خوشبختم منم مهدیار و بیشتر لگد میزنم

Zhinoos.Blue 22 فروردین 1392 ساعت 18:47 http://kooleh.poshti.blogsky.com


زینوس؟ دوباره تو رفیقات رو دنبال خودت اوردی اینجا ؟چند بار بگم اینجا پارک نیس ک با دوستات میای!!!!!!!!

Lهام 22 فروردین 1392 ساعت 19:38 http://‎چندلحظه

خدا شفات بده به حق پی تن

الاهی امین.....حاج اقا ببخشید یه سوال شرعی داشتم: وقتی وضو داری میتونی دس تو دماغت کنی؟

دریا 22 فروردین 1392 ساعت 21:03 http://azjensebaranam.blogsky.com


yani age alan ye duste samim bud midunid chi migoftam behesh?
heyf ke delam misuze
nemishe begam
vagarna
migoftam ....
hichi nemigam...
vali hamuni ke u hads mizanid ke mikhastam begam ....
hala jaleb njast ke az in model neveshte ha
aslanaz in model adama khosham miyad


alan dune dune darin javab midinam na?

چه جالب منم میدونم چی بهش میگفتم
ولی من دلم درد میکنه
بگو خجالت نگش
وگرنه چی؟
اهان میگفتی
پس اون چیزی ک میخواستی بگی ،هیچی نمیگفتی بود اره؟
جدی ؟ اتفاقا منم همون جوابی ک حدث میزنی میدادم رو میگفتم
دست خودت نیس منم یه مدت این جوری بود خوب میشی نگران نباش
.
.
.
نه

کوچولو 23 فروردین 1392 ساعت 11:27 http://http://kocholomocholo.blogfa.com/

ازکجا فهمیدی سوسک خونتون سرما خوردی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
اب دماغشو اَااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااای

اخه سر دماغش سرخ بود و حال نداشت تازه صداشم گرفته بود
اره ترترترترترتر

yeganeh 23 فروردین 1392 ساعت 11:51 http://www,sateeya.blogfa.com

پستهاتونم مثله جملاتتون پر از معنی و مفهومه

خدایی هرکی پست های مانو میخونه زندگیش کاملا متحول میشه

Lهام 23 فروردین 1392 ساعت 17:20 http://chandlahzebia2.mihanblog.com

نخــــــــــــــــــــــــــند


این چـــــــــــــــــــــــــه طرز خندیدنه .. ؟؟؟




























نه بابا من از بچه گی اینجوری هستم اون موقه داشتم گریه میکردم
.
.
این طرز نیس یه نوع خندیدنه















ببند ببند ..جلوی نامحرم خجالت نمیکشی نیشت رو باز کردی

taranom 23 فروردین 1392 ساعت 23:40 http://taranom-alone.blogfa.com

salam ta hala fekr mikardam ye simet ghate vali alan motevajeh shodam vazet faji tar az inast khob mozo nadari majbori post bezari nakon in kararo

سلامیه
مگه شما ب جای دل و روده و تخته سیم کشی داری؟
خوب اگر این کارو نکنم چیکار کنم؟ برم معتاد شم خوبه؟ فردا تو جوب جمعم کنید خوبه؟همین شما ها هستین ک ب جوونا بها نمیدین تا خودشونو نشون بدن دیگه.......

شیرین 24 فروردین 1392 ساعت 16:07



سلام مهدیار...چه طوری؟؟؟


اینم شد پست؟....بقیه رو نمی دوم ولی من اگه یه متنی خیلی سوال پیچ باشه فقط سوال اولو می خونم...در مورد همین پستتم ریپیت کن حرفمو

ولی عنوانش از پستش جالب تره

سلام
خوبم مرسی ....

نه..........یعنی موقع امتحانات فقط سوال اول رو جواب میدی ؟و در مورد بقیش هم همونو ریپیت میکنی.
..
..
اوهوم قبول دارم

شیرین 24 فروردین 1392 ساعت 17:01








هه از قیافت معلومه ک همه ی سوال هارو خوندی ها

شیرین 25 فروردین 1392 ساعت 13:13

کاش میشد موقع امتحانام همین کارو کرد.....هعیی

یعنی اینکارو نمیکنی؟....پس چرا اون حرفو زدی؟

کوچولو 25 فروردین 1392 ساعت 13:27 http://http://kocholomocholo.blogfa.com/

helo chetorin dost joniya?

سلام
خوبیم ...فعلا ک نفس میکشیم...مرسی

دریا 25 فروردین 1392 ساعت 16:28 http://azjensebaranam.blogsky.com


این خنده برا جواب مهدیار خان بود...
-----------------------------
و سلام امیر حسین جان
مرسی از حضورتون دوست خوبم
این چه حرفیه قابل شما رو نداره
میتونید کپی کنید...
خواهش میکنم
-----------
شهادت حضرت فاطمه رو تسلیت میگم
وقتی رفتید سینه زنی مارو فراموش نکنیدا
برا ما هم دعا کنید
مرسی دوست خوب من


اینم از طرف مهدیار ب دریا
...................................
خواهش میکنه....و بهش میگم پیغامتون رو
...................................
چشم ..محتاجیم ب دعا

رز 25 فروردین 1392 ساعت 19:21

سلاااااام
نه جدید نیس هرهر وکرکر قدیمی بود
میگم پسر عمه زا خودتو به دکی نشون بده...

سلام
ادامه هم داشت ها فقط هر و کر نبود
هه چی میگی ،دکتر خودشو ب من نشون میده

شیرین 25 فروردین 1392 ساعت 22:13

من دارم متنای طولانیو می گم...منظورم امتحان نیست که گیر دادی تو هم....


مثلا متناییو که هی سوال داره مثل چی بگم آخه برات؟
اها مثل همین متنه تو....

مگه من دارم متنای کوتاهو میگم......سوتی دادی دیگه نمیخواد درستش کنی چون این سوتی ای ک تو دادی دیگه درست بشو نیس.

خوب امتهانم هی سوال داره
الان متن من با امتحان فرقی نمیکنه

مریم 27 فروردین 1392 ساعت 17:05 http://maryam6784.blogfa.com/

خیلی هم عالی؟!!!!
ممنون ازاین همه زحمت.سری بزن



خواهش میکنم....ووودیش خوبه؟

دونده 28 فروردین 1392 ساعت 03:42

سلام

وقتی عکس گوشی مادر مرده رو توی کاسه دیدم دلم سوخت!
اما الان با دیدن این پست نظرم عوض شد

هههههههههههه .
اتفاقا گوشیمم دلش برات سوخت!!
اما وقتی تو اینو دیدی اونم نظرش عوض شد

حسین(streetgroup) 28 فروردین 1392 ساعت 19:18

هنوز ممدِ دایناسورشو داره!!!!!!؟؟؟؟
اَه اَه چه سوکس بی تربیتیه!!مماقشو با پیرِنِد پاک میکنَ!!!
ای همو سوسکَ که میگفتی امشیش کرده بودی؟؟؟



برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد