طنز

---------------------------اردو در مدرسه دخترانه و پسرانه ---------------------------------

-----------
مدرسه دخترونه:
ناظم : دخترا آخر هفته قراره بریم اردو
بچه ها : آخ جووووووووووووووون اردو
بچه ها من چیپس میارم با کلوچه. ساناز تو دوربین بیار عکس بندازیم اونجا و.....



------------
مدرسه پسرونه:
ناظم : بچه ها آخر هفته میریم اردو
بچه ها : ایول ایول
بچه ها هر کی طلبه ویسکیه همین الان دنگش رو بده.
صادق قلیون که به راهه ؟
اکبر با خودت سیخ بیار یه جوجه کباب مشت بزنیم
آی آی گفتی بعدشم یه نخ وینستون می چسبه....

از ازل این بود...

هنگامی که کارنامه ها را می دادند


پسرها شدیدا به خاطر نمرات پایین سرکوفت می خوردند و البته گاهی هم ممنوع شدن از مشاهده کارتون ولی دخترها هیچی نمی شدند. چون قرار بود در آینده ازدواج کنند و نان آور خانه هم نخواهند بود

وقتی پدر خانواده شب به منزل می آمد

پسرها فرار می کردند و یه گوشه ای می خزیدند تا چوقولی های مادر، کار دست شان ندهد، ولی دخترها به بغل پدر می پریدند و چپ و راست قربون صدقه می شنیدند

روز اول مهر که مدرسه ها باز می شد

پسرهای عزیز کله هایشان را با نمره 4 می زدند و مزین به لغت نامأنوس کچل می شدند ولی دخترها فقط به پسرها می گفتند: چطوری کچل؟

در 18 سالگی

پسرها تمام اضطراب و دلهره شان این است که دانشگاه قبول شوند و سربازی نروند ولی دخترها ورودشان به پادگان طبق قانون ممنوع است

در دانشگاه

پسرها همان روز اول عاشق می شوند و گند می زنند به امتحان ترم اولشان و مشروط می شوند ولی دخترها فقط در بوفه می نشینند و به پسرهایی که به آنها نگاه می کنند افاده می فروشند

هنگام خواستگاری

پسرها باید خانه، ماشین، شغل مناسب، مدرک دهن پر کن، قد رشید، هیکل خوش فرم، خوش تیپ و هزار تا کوفت و زهرمار داشته باشند و پشت سر هم از موفقیت ها و اخلاق خوب برای عروس خانم بگن و احتمالا انگشتری برای نشون کردن در دست سر کار عروس خانم بکنند ولی دخترها فقط کافی است بنشینند و لام تا کام حرف نزنند

هنگام ازدواج

پسرها باید شیربها، مهریه، خرید عروسی، جواهرات گوناگون، جشن و سالن و... را تهیه کنند ولی دخترها فقط باید جهیزیه بدهند که احتمالا به دلیل شروع خرید جهیزیه از همان کودکی همش بنجل شده و آقای داماد باید با تحمل هزار تا منت آنها را قبول کرده، دور ریخته و یک سری جدید بخرد


صرفا جهت لبخند




و این اخریه هم کاملا بدون شرح...(طنز نیست)


به مشکلات بخندید

مرد جوانی که میخواست راه معنویت را طی کند به سراغ استاد رفت.استاد خردمند گفت:«تا یک

سال به هر کسی که به تو حمله کند پولی بده».تا دوازده ماه هر کسی به جوان حمله میکرد

جوان به او پولی می داد. اخر سال باز به سراغ استاد رفت تا گام بعدی را بیاموزد.استاد گفت:«به

شهر برو و برایم غذا بخر همین که مرد رفت استاد خود را به لباس یک گدا در اورد و از راه میان‌بر

کنار دروازه شهر رفت.وقتی مرد جوان رسید،استاد شروع کرد به توهین کردن به او.جوان به گدا

گفت:«عالی است!یکسال مجبور بودم به هر‌کس که به من توهین می‌کرد پول بدهم اما حالا

میتوانم مجانی فهش بشنوم،بدون انکه یک پشیزی خرج کنم»استاد وقتی صحبت جوان را شنید

رو نشان داده و گفت:«برای گام بعدی آماده‌ای!چون یاد گرفتی به روی مشکلات بخندی»


مشکلات نمی‌تواند مرا شکست دهند هر مشکلی در برابر تصمیم قاطع من تسلیم میشود

"داوینچی"


((خودت باش))


وقتی که جانشین پدرش شد,هر کسی به او می رسید می گفت:

-«جوان!تو هیچ شباهتی به پدرت نداری!»

و او پاسخ می داد:

«برعکس من کاملا شبیه پدرم هستم.او هیچکس را سرمشق خود قرار نمی داد,من هم همینطور!»


   ************       

تصمیم گرفت سیگار کشیدن را ترک کند,زیرا متوجه شده بود,مدتی است به محض پخش شدن دود سیگار در

فضای اتاق,طوطی شیرین سخنش به سرفه می افتد. او را نزد دامپزشک برد تا مبادا دود سیگار به طوطی

صدمه ای زده باشد.دامپزشک طوطی را معاینه کرد و گفت:

-«بیمار نیست فقط سرفه های خودت را تقلید می کند!»

سوال:«شما سرفه های چه کسی را تقلید می کنید؟»

بعدا نوشتم:

امروز تولدِ هم لینکی‌ و دوست عزیزی به اسم شبنم"هفت سنگ"هست از همینجا تولدشو

تبریک میگم و تو ادامه مطلب یه عکس هست که تقدیمش میکنم.....


ادامه مطلب ...

فرهنگ لغت دانشجویی

فرهنگ لغت دانشجویی:

التماس برای نمره : اشک کوسه
.
.

سوار شدن به اتوبوس : یورش
.
.

ترم آخر : بوی خوش زندگی

.
.

تسویه حساب : خط پایان
.

.

عمر دانشجو : بر باد رفته
.
.

مسئول خوابگاه : کارآگاه گجت
.
.

قانون پایستگی واحد :واحد ها نه از بین میروند و نه پاس میشوند بلکه از ترمی به ترم دیگر انتقال میابند
.
.

تقلب چیست؟یک سری اعمال ننگین در صورت این کاره بودن شخص امتحان دهنده آخر عاقبت خوش و خرمی دارد نوع خاصی از هلو برو تو گلو
.
.
.

دانشجویان ساکن خوابگاه : جنگجویان کوهستان
.
.

دانشجویان پرسر و صدا : گروه لیان شان پو
.
.

خانواده دانشجویان : بینوایان
.
.

انتخاب درس افتاده : زخم کهنه
.
.

اولین امتحان : جدال با سرنوشت
.
.

مراقبین امتحان : سایه عقاب
.
.

تقلب : عملیات سری
.
.

روز دریافت کارنامه : روز واقعه
.
.

اعتراض دانشجو : بایکوت
.
.

اعتراض برای کیفیت غذا : می خواهم زنده بمانم
.
.

دانشجوی اخراجی : مردی که به زانو در آمد
.
.

آینده تحصیل کرده : دست فروش(از بوق صبح تا سکوت شب)
.
.

رئیس دانشگاه : مرد نامرئی
.
.

استاد راهنما : گمشده
.
.

دانشجویی که تغییر رشته داده : بازنده
.
.

سرویس دانشگاه : اتوبوسی به سوی مرگ
.
.

کتابخانه دانشگاه : خانه عنکبوتان(به استثنای دانشگاههای علوم پزشکی)
.
.

اتوماسیون تغذیه : آژانس شیشه ای

بنده خدا فقط سلام کرد

        

     

امیر نوشت:

خـــدایـــا:

این روزا تموم که شد،
میام میزنم رو شونت! میگم:
جنبه رو حال کردی؟

بهترین ها ی 90 در ایران

بهترین فیلم:
 یه حبه قند - جدایی نادر از سیمین


بهترین کارگردان:
 اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)


بهترین فیلمنامه:
 اصغر فرهادی (جدایی نادر از سیمین)


بهترین بازیگر زن اصلی:
 فاطمه معتمدآریا (اینجا بدون من)


بهترین بازیگر مرد اصلی:

رضا عطاران (اسب حیوان نجیبی است)


بهترین بازیگر زن مکمل:
 ساره بیات (جدایی نادر از سیمین)


بهترین بازیگر مرد مکمل:
 شهاب حسینی (جدایی نادر از سیمین)


بهترین بازیگر کودک و نوجوان:
سارینا فرهادی (جدایی نادر از سیمین)


بهترین فیلم کمدی:
 ورود آقایان ممنوع 6 امتیاز