وب تکونیه دیگه




خب خب واسه تکوندن وبمون به همه نیاز داریم.اومممم بزا ببینم.همه هستن به غیر از چنتا از بچه ها

خب همه بچه ها رفقا دوستان بیاید اینجا میخوایم تقسیم وظایف کنیم.یَکی یَکی بیاید که قاطی پاتی نشیــد

الان یه لیست دست گرفتم و از بالای عینکم دارم نگاتون میکنم:


ژینوس:الان یه نگا به اسمت انداختم پشیمون شدم به کار بگیرمت.خودش وبش منکراتی شده
شبنم:شبنم؟؟اوووه نه تو رو خدا میزنه وبِ ما رو خراب میکنه.نمیخواد دستمال دست بگیری تمیز کنی
zizoOo:اوممممم خودش گرفتاریش بیشتره.بیخیال ابجی بزرگه میشیم
شیرین:هووومممم؟الان باید چی بگم؟قدت میده اون گربه هه رو از دیوار بیاری پایین؟یه ساله اون بالاس!
نگار:برو عمو جو به درست برس که از قیافت معلومه شکل کتابی
یگانه رحمته الله علیه:کیفت رو پیدا کردی؟عیدیه برو شمال پیداش کن!وبِ خودت بیشتر گرد گیری میخواد
سپهرجون:عزیــــزم؟؟شما زحمت نکش،چون اشناییم بشین بغل دسته خودم نگا کن.اره داداش
مجتبی:کاجای تو اقاجووو؟؟خب مجتبی از قبل کمکم کرده.دست و پنجولات درد نکنه بِرادر
الناز:شما؟؟اصن وبِ ما تا حالا اومده؟یادم نیس.بیخیالش میشیم خب
غزل:بِچِ اصفهونس!چند قرنی میشه مفقود الاثر شده.شادی روح وبش کف مرتب
سارا:اومممممم بلدی خواهر تِی بکشی؟اومممم بهت نمیاد بلد باشی.نچ فایده نداره
ابجی الهام:نچ نچ نچ اقاشون نمی اجازه!حالا میاد یه پس گردنی هم به ما میزنه.
الهه:فک کنم دعوامون بشه هی بهم تارف کنیم بده من تمیز کنم نه بده من نه بده من جارو
      رو.نه توروخدا.اخرشم:!میزنمتاااا!!عه! میگم بده من تمیز میکنم،نــه را نداره!زحمت میشه
مــــریم:هاااااااااااان خودشه!!جیجی جیجینگ!از قیافت معلومه شکله اینایی که میخوای وب
ما رو بتکونی!!دیگه شرمنده اخلاقِ فانیت،ببین من تو کار جدیَما بدو!فقط یچی بگم اومدی تمیز کنی یهو
کسی چیزی گف نترکیااا!!اخه من کجا یکی رو پیدا کنم خرده هات رو جمع کنه؟!دستمال خیس کن و تِی دس
بگیر و کلا تمیزش کن ببینم
student:شما فضای وب ما رو با یه شعر معطر کن کیف کنیم.جارو نمیخواد دس بگیری گناه داری.هرهر
الی:اخه من چی بگم از دست شما هااا؟نچ نچ بچه ها؟ به این خواهرمون یه لواشک بدید بره یه گوشه بخوره!
بروبکس ریاضی و اینا:اوووووووووووووه بیخیال!میاید اینجا میزنید میرقصید وبمون ف.ی.ل.تر میشه
عارفه:گاهی یه سر میزنه همینم مونده بیارمت اینجا بکارت بگیرم.برو به کارت برس.
دریا:وب خودش که همیشه مرتبه،معلومه خوب تو وب تکونی وارده!از تجربه هات می استفادم
قاصدک بگم یا نسیم؟:کنکور داری فرزندم!بشین دمه عیدیه بخون که پس فردا جوابگوی فَک و فامیل نباشم.
مــیــنو:رحمته اللعالمین.خدا نور به وبت بباره!وبِ خوبی میشد..خخخخ
شیوا:نه نه نمیخواد.میزنی همه چی رو خُرد میکنی و شیشه میشه ها رو میشکنی
بهار:داره میاد!تو رو که نمیگم،بهار 92 رو میگم داره میاد.شمام به رباتیک و اینا برس
مهسا:تازه از مکه اومدی.خسته ی راهی.کچل هم کردی بیای بچه ها بهت میخندن نمیشه کار کرد
مسعود:داش مسعود شما رو به زحمت نمیندازم.یه خط ترمز با موتورت به اون اسفالت ما انداختی بسه.
ترنم:جرائت شوخی ندارم.میترسم ازش.الان این شکلی شدم:
رز:اصن شما رو که باید بیخیال بیخیال شد.وبِ خودت بیشتر گردگیری میخواد.هی تاره عنکبوت میزنه
دونده:دوسته جدیدمون!حالا تازه با هم دوس شدیم بزا روم که بیشتر باز شد به کارت میگیرم.خخخ
مهرآذین:دهه شصتی ها کارم میکنن؟یه دختره انقلابی.به به!جو انقلاب میگردت بعد میترسم
      پیف باف دس بگیری و رو دیواره وبمون بنویسی مرگ بر شاه و اینا(دیگه دهه هفتادیا گیر ندیا  مامان بزرگ.هرهر)

امیر نوشت 1:سلام.سال نو پیشاپیش تبریک!بچه ها؟قصدم از این پست فقط یادی از دوستای بامعرفتمون بود

 همین!خیلی فک کردم کسی اسمش جا نیفته.اگه نیس بگه تا بنویسم!ممنون.
امیر نوشت 2:مریم؟باز وایسادی که!!عه عه شروع کن دیگه..........

من کجا و تو کجا ای شهید؟!

دیشب داشتم اخبار نگاه میکردم که یه گزارشگر داش با یه مادر شهید مصاحبه

میکرد......گزارشگره بهش گف:مادر جان بهترین عیدی واسه شب عید برات چیه؟؟؟بیچاره

مادره بغضش ترکیدو همین جور که مثِ ابر بهار گریه میکرد گف:خیلی دوس دارم یه بار در خونمونو

بزننُ بگن:جنازه پسرت پیدا شده!! یا حداقل یه تیکه از استخون کوچیک برام بیارن بگن این مالِ

پسرته!! این میتونه بهترین عیدی واسه من باشه!!!

من که دیروز خیلی از حرفای این مادر شهید دلم شکست!(طوری که بغض گلومو گرفته بود!)!!!!

خلاصه دلم نیومد واسه شماها نگم.


انتظار...

مامور سرشماری:سلام مادر...از سازمان امار نفوس و مسکن مزاحم میشم.

مادر:سلام.بفرمایید.

مامور سرشماری:شما چند نفرید؟؟؟

مادر سرش را پایین انداخت و سکوت کرد!

بعد از لحظاتی سرشو بلند کردو گفت:اقا میشه خونه ی ما بمونه برا فردا؟؟

مامور سرشماری:چرا مادر؟

مادر:اخه شاید فردا از پسرم خبری برسه....


حالا از شما بکس وبلاگی میخام که هرچی ارادت نسبت به شهدا دارین یه کامنت بزارین تا در

زنده نگه داشتن یاد و خاطره این پرندگان عاشق که با تمام دل و جانشان پای سرزمین.عفت.

ناموس و... ایستادند تا ما بتونیم سرمان را بالا بگیریم نقشی داشته باشیم.


دوس دارم همه بیان و حرف دلشونو یا بهترین مطلبی که در رابطه با شهدا دارنو بگن تا بزارم...!!


"شادی روح شهدای گمنام و مفقودالاثر صلوات"

هفته درختکاری

آنگاه که تیشه به ریشه اش زدند !
کاغذ زیر دستم در خود پیچید
و بی صدا فریاد زد :

زنده باد درخت!


روز درختکاری(پردیس) مبارک!


بیایید تا با کاشت یک نهال ایین هخامنش(کوروش کبیر) را پاس بداریم!


ادامه مطلبُ حتما بخونین.....

ادامه مطلب ...

فانتزیه:))

سلام بروبوچ و بکس و مکث و ...

دیروز چندتا فانتزیم اومد!با بچه ها رفته بودیم استَخل.خیلی خوش گذش.ایـــــــنقده خندیدیم

یَـــــــــــک حالی داد که نگو و نپرس.یاده صحنه ی مهدیار می افتم تو استخر خندم میگیره

فانتزیام(تازه یاد گرفتم اسم عقده هام رو بزارم فانتزی):

1)اروزو به دل موندم یه بار که میرم استخر ببینم تو استخر کسی نیس.نفر اولم که برم تو باز ده بیس

نفرن تو آب ـَن!یعنی میشه یه روز...

2)هه هه این باحاله:اگه من زن بگیرم میخوام گُرمِش(گردن)رو بگیرم شوتش کنم اشپزخونه که 

بخوره به دیوار و عینه کتلت از دیوار لیز بخوره!بعد بهش بگم اومدی اینجا که فقط بشوری

و بِسابی،خونه خاله که نیومدی که!یالااااااا باش...

3)این لیوانا بود که جم میشد و جیبی بود و بچگی داشتیم.یادتونه؟کلیک کن یادت میاد

دوس داشتم یه بار که باهاش اب میخورم بدون ترس از این باشم که یهو جمع شه همه

آبِ تو لیوان بریزی روم خیس شم.نشد که نشد

Lهام:یه پارک باشه .. هیشکی هم توش نباشه و یه دل سیر تاب بازی و سرسره بازی و الاکلنگ بازی و .. کنم .. و هیشکی نگه : نگا دختر گُنده ..

مریم:

1) یکی از فانتزیام اینه: البته سر تر از همه...
آخر دنیا داور بیاد … سوت بزنه بگه :
تازه نیمه اول تموم شده، هنوز ۹۰ دقیقه نشده!
زمینا رو عوض کنید…ما میریم امریکا اونا میان اینجا
آی بخندیـــــم……………….!!!!
2) ی بار واسم نامه برسه  بعد نامه رو باز کنم  و مث تو فیلما نویسنده ی نامه با صدای خودش نامه رو واسم بخونه....
فک کن... ینی میشه ؟!!!
3) عاشقِ اون لحظه ام که استاد هی درس میده
هی درس میده ،هی درس میده ، بعد یه سوال میپرسه ،همه مثه بُز زل میزنن بهش ....
حالا فانتزی من اینه..: بعدش که همه هنگ زدن من با یه برق چشم پاشم و آروم آروم برم سمت تخته بدون اجازه از استاد... ماژیکو بردارمو خیلی تند حلش کنم و ( ازونایی که حلش زیاد باشه و دوتا تخته پر شه )  بعدش که همه مات و مبهوت دارن نیگا تخته میکنن .. من در ماژیکو با یه صدای تق ببندمو آروم آروم بیام سرجام بشینم و استاد بخواد نمره بده بهمو من بگم ، هـه!!  استاد من نیتم نمره نبود !!! بعد برم سر جام بشینم... حالا اگه تو افق محو هم شیم که چه بهتر...
4)  ﻫﺮ ﻭقت ﺩﻟﻢﻣﯿﮕﯿﺮﻩ برﻡ ﺳﺮ پیانوﻡ و آهنگ دلخواهمو بزنم تا خالی شم...
.ﺑﻌﺪﺵ ﻣﯿﺒﯿﻨﻢ ﭘﯿﺎﻧﻮ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺑﺮﻣﯿﮕﺮﺩﻡ ﺭﻭ ﻣﯿﺰ ﺿﺮﺏ ﻣﯽ ﺯﻧﻢ...
5) این فانتزیمو خیلی دوسش دارم :
یه جا که خیلی شلوغه گوشیم زنگ بخوره
بگم : آره ، آره ، حواستون باشه ،  زنده می خوامش ....
6) خدا وکیلی این فانتزیمو دوسش دارم قبلن هم به حد اجرا دراوردم ولی میگم جالبه :
دارم با ماشین میرم ، یهو یه دختر پسر دست تو دست هم میبینم ، بزنم رو ترمز،سرمو از شیشه بیارم بیرون رو به پسره بگم :
خیلی پستی دیگه حق نداری به من زنگ بزنی کصافط...
بعد تخته گاز بگیرم برم....
وااااااااااااای چه حالی میده... قیافه دختره دیدنی میشه...
7) یکی از فانتزیامم
.
.

.گم شده از یابنده تقاضا میشه بندازه صندوق صدقات

(بقیه ی رفقا هم بگن مینویسم پایینش.بگیـــــد)

......

مهدیار:

سلام این پست رو همین جوری گذاشتم برا دیدن بقیه پست ها برید پایین

امروز یکی از بچه های پیشرفته ی پارکور ک داشتیم با هم ساعت 4.30 کار میکردیم

درست راسِ چشم منو امیر و ابی خورد زمین بردنش بیمارستان ،دکتر ها جواب

قطعی ندادن ولی انگاری قطع نخاع شده ،میگم بازم معلوم نیست شاید خوب شه

ولی تو رو خدا دعا کنین براش .

همون پسره پیرهن و کلاش سفیده تو کلیپه ک من میرقصم ،اون اینجوری شده

ب خدا سنی هم نداره دعا کنین براش

امیرحسین:

ســـلام...حرفِ منـــــم حرف مهدیـــار!

مــن که خیــلی امیــدوارم کــه خوبــه خــوب میشــه و برمیــگرده دوبـــاره و حرفــه ای تر
کــار میکــنه ایشـــــــــــالله کــه هیچــیش نمــیشه.ما حــالا حالاها با دااااش مــجـیـدمون کــار داریم
ارررررره داداش!!

یه ربع دارم فک میکنم عنوان چی بزارم

فقط کافیست یک بار با ما باشید.با تضمین 100% و یک ترم گارانتی پس از فروش

دوستان عزیزی که دچار افتادگی یه درس شدن(البته شامل دخترا که فک نکنم بشه)

و نتونستن پاسش کنن و این درس پیش نیاز درس بعدی مورد نظر در ترم ایندشون میباشد

میتونن به روش زیر بدون پاسیدنش،اون درس بعدی رو گرف.گرفتید چی شد؟آیا؟

دستور پختِ آش شله قلمکار:

(یخورده طولانی شد.ادامه مطلب گذاشتم بقیش رو...)

ادامه مطلب ...

اسم فامیل تو بچگی !!!

اسم فامیل تو بچگی رو یادتون هس؟؟؟چه بازیِ پرطرفداری بود.... (اینم از نظر افراد مختلف) من که خیلی باهاش حال میکردم..... البته بازی کردن منم رو اُصلوب نبود!!!  گاهی وختی یه چیزایی مینوشتم که خودمم نمدونستم چیه!!!
.
.
 
مثلا:

اسم: غلام
فامیل: غلامی
غذا: غلام پلو
میوه: غلام سبز
شغل: غلوم آشی
شهر: غلام اباد
کشور: غلامستان
گل: غلام کاکتوس
اشیا: غلام شیشه ای
ماشین: همونی که غلام سوار میشه اسمشو نمیدونم.خخخخ

یه جور مینوشتیم انگار گفتن اولش با غلام شروع شه
تازه اگه کسی هم بهمون گیر میداد که چی نوشتی کلی دلیل و منطق واسش میگفتیم که من درست نوشتم تو چیزی بلد نیستی...

ولی خداییش خیلی حال میداد...
.
.
.
حالا کی میاد با من اسم فامیل بازی کنه؟؟؟؟

به قول رز...

کی میتونه رنگ و حیوانُ با "غ" بگه؟؟؟(مگه داریم؟؟؟)




پاسخ های جالب

_علت اصلی طلاق چیست؟

_ازدواج.


_چه چیزهایی را هرگز نمی توان در صبحانه خورد؟

_نهار و شام.


_چه چیزی شبیه به نیمی از یک سیب است؟

_نیمه دیگر آن سیب.


_ اگر یک سنگ قرمز را در آب بیندازید چه خواهد شد؟

_خیس خواهد شد.


_یک آدم چگونه ممکن است هشت روز نخوابد؟

_مشکلی نیست شب ها می خوابد.


_چگونه می توانید یک فیل را با یک دست بلند کنید؟

_شما امکان ندارد فیلی را پیدا کنید که یک دست داشته باشد.


_ اگر در یک دست سه سیب و چهار پرتغال و در دست دیگر سه پرتغال و چهار سیب داشته باشید!کلا چه خواهید داشت؟

_دست های خیلی بزرگ.


_ اگر هشت نفر در ده ساعت یک دیوار را بسازند. چهار نفر آن دیوار را در چند ساعت خواهند ساخت؟

_هیچ چی...چون دیوار قبلا ساخته شده است!!!!!!


حالاببینم کی میتونه اینو بگه.......


_علت اصلی ناموفقیت ها چیست؟

...

راستی اگه سوال دیگه ای هم دارین بپرسین تا جوابای جالبی بشنوید...