12 مهر

سلااااام به بچه های گل نتی......این گل بابت عذر خواهی ازتون بخاطر دیر اومدنم:تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

خب امروز از دیروز میگم که تولد محمد جواد بود(یکی از بچه های گروهون دیگه)دیشب با

بچه ها قرار گذاشته بودیم بترسونیمش و ابیرام زنگش زد و بهش گف محمد لباس کثیفات رو

بپوش که امیر و اینا میخوان تا دیدنت کیک رو بزنن تو صورتتتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنیدمهدی زنگش زد و بهش گف 

برات یه کیک سفارش دادیم سنگ قبرِ"پرانتز باز تو راه که داشتیم میرفتیم دنبالش یه گربه بر اثر

بی احتیاطی و نگاه نکردن به سمت راستش هنگام عبور از خیابون تشریفشون رو بردن روی سِپَر

جلو ماشینمون و با لاستیک عقب روی ستون فقراتش رد شدم.مُــــرد چند قدم راه رفت و بعدش

افتاد وایسادیم دیدیم مُرده پرانتز بسته"خلاصه رسیدیم به ارزانکده 0361 محمد جوادو(این

ارزانکده هم داستانی داره واسه خودش که تو قسمت "چه خبرا؟"میگم)پیاده شدیم و بوس و اینا

رو شروع کردیم.تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید(اینا چرا بهم بوس نمیکنن عه!)منتظر بود کیک رو بزنیم تو

صورتش،انداختیمش تو ماشین و بردیمش پارک و اونجا نشستیم و شروع کردیم به چرت و پرت

گفتن و خندیدن بعدش رفتیم کادویِ کیکیش رو بیاریم بهش گفتیم کیک نیس یه کادوئه بیا بازش

کن.حالا مگه باز میکرد؟هعی ما میگفتیم حواست باشه برق نگیردت و حواست باشه یهو

مشت از تو کادو نیاد بیرون بزنه تو صورتتتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید.واااای که چه حالی میدادکادوش رو عکس

گرفتیم ازش قبل از این که بهش بدیم ایناهاش:





بعدش که با هزار ترس و لرز از اینکه یه وخت چیزی تو این جعبع نباشه که بترکه بیاد بیرون
بازش کرد و خوشال شد اینجوری:(میخواستم از کادوشم عکس بگیرم ولی چون شب بود
نشد بگیرم جالب در نمی اومد بعدا میگیرم میزارم)بعدش من و حسین رفتیم و کادویِ اصلی رو
براش اوردیم و یواشکی از پشت سر تقدیمش کردیم؛یه عصای رینگ اسپرت و مجهز به سیستم
پروازتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنیدعصا رو که دید خیلی خوشال تر شد!فک کنم این بهترین هدیه بود که گرفته بود...هرهر
خلاصه از ساعت 8 شب تا 12 و نیم نشسته بودیم و میخندیدیم البته یخورده هوا سرد بود
به خاطر همین نتونستیم از خودمون حرکات موزون نشون بدیم.همین دیگه برگشتیم خونه
و دیشبم اینجوری داشت تموم میشد که تو راه برگشت گفتیم بریم بالا سره جنازه گربه هه
یه عکس یادگاری با مرحوم بگیریم که دیدیم اصلا نیسبه جونِ خودم مرده بودا
فک کنم با این سرعت و فشاری که ما با ماشین روش رد شدیم فقط قُلِنجِش شکست
(اووووووه اووووووه چقد فک زدم)


خدا خیلی رحم کرد

....بسم الله الرحمان الرحیم....

السلام علیک یا مجمعٌ نتی ها....اینک حضور فعال و مستمر  خود را در هر چه بهتر ساختن این

وبلاگ به خودم و شما ها و امیر و بچه ها تبریک عرض میکنم

این پست اولین پستِ(قابل توجه ژینوس)من یعنی ابیرامِ.

خواستم اولین پست رو با خنده شروع  کنم البته برای شما خنده داره ولی برای من درسِ عبرتی

شد تا به امیر اعتماد نکنم(خودتون ببینید متوجه میشید)

خوب از هر چی که بگذریم سخن کلیپ خوش تر است.....با هم مــیـــبــیـــنــیـــم!!

(دیدن فیلم را به همه توصیه میکنم تا همه بفهمن امیر چه دلسوزیه)



حالا فهمیدید امیر حسین چه آدمیه؟؟!!
البته اشکالی نداره ، رفیقه دیگه چیکارش میشه کرد؟هر چه از دوست رسدخوش است

خوشا به حالِ ما که چه چیزایی از رفیقامون بهمون میرسه

پشت هر حادثه ای حکمتی نهفته است،واسه منم حکمت خوشایندی داشت

که تا قبل از این حادثه بدنی به سختی و سفتی فولاد داشتم که بعد از ان حادثه

حکمت نمایان شد و من شدم یکی از نرم تنان روی کره ی زمین

ولی عجب خاطره ای شد واسه ما اون روز......یادش بخیر که نه،چون هیچوقت یادم نمیره!!

»»یادتون نره که به امیر اعتماد نکنید»»»

اینجانب

سِلامُن علیکمwave - New! ......(اصلا اگه سلام نکنم نمیشه)

دیدید شاعر باید یه چیزیشون بشه تا شعرشون بیادthinking.منم اینجوریم باید با سلام

شروع کنم تا پُستم بیادrolling on the floorخب الان اومد ، دارم مینویسم

داستان اینجانب را خدمتتون عرض میکنم؛چند روز پیش طی صانحه ی زیر داغون شدمتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

توجه[دیدن این کلیپ به کودکانشکلک یاهو - جدید - تصاویر زیبا سازو بیماران قلبی و افراد بالای 350 سال توصیه نمیشود]توجه



حالا کاری به داغون شدنش ندارم.از دکترای مملکت خندم میگیرهتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

اول که رفتم اورژانس،خانوم دکتر سرشون شلوغ بود گفت بشین الان میام

منم نشستم تا تشریف نیاوردشونو بیارنتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

خانوم دکتر که اومد گفت چی شده (دید دارم لِی لِی میزنم)گفتم خانوم دکتر پای راستم...

(حرفمو قطع کرد)گف: فهمیدم چی شده پات گرفته،منو میگی:surprise

نیگاش کردم دیدم همینجوری داره با این دسته خطه زشتش چرت و پرت برام مینویسیه

منو میگی باز:surprise(یه مشت مسکن برام نوشت و سه چهار تا امپول)

بش گفتم نمیخواید یه عکس بگیرید اخه خیلی درد میکنه نمیتونم درست راه برم؟

گف:باشه حالا میخوای برو یه عکس از رادیو لوژی بگیر ببینیم چیزیش شده یا نه

یه عکس گرفتم اوردم نشونش بدم دیدم نیست،چند تا دیگه دکترم بودن گفتن بیار اینجا ببینم

همینجوری عکسه رو تو نور گرفته بود داشت میدید؛گف زانوته دیگه؟!منو میگی: angry

پیش خودم گفتم پ ن پ عکسه زانوی عممه حال نداش بیاد عکس بگیره منو فرستاد جاش

بگیرمتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید(نمیدونم چرا همه چی به عمه ختم میشهbig grin)

بعد از دو ساعت زل زدن به عکس و اینو و اونور کردنش در اومده میگه:

شکستگی که نداره[اینو که گفت میخواستم اون پا سالممو بکنم تو حلقشangry که دیگه زر

نزنه،اخه بش بگو دیوونه خودمم میدونم نشکسته ،این که مشخصه،هر ابلحی هم ببینه میفهمه

نشکسته.اخه اگه شکسته بود که من پیش تویِ دکتر نبودمat wits' end - New!]بعد در اومده میگه احتملا

تاندومشه یا رباطشه(این یعنی من نمیدونم چشه)بهتره به یه متخصص نشون بدیraised eyebrow

[گفتم خسته نباشی واقعاwhew! به تو هم میشه گفت دکتر،دیپلم ردی های زمان ما

ابو علی سینایی بودن واسه خودشونتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید]

خلاصه بگم رفتم پیش متخصص ، ایشونم بعد از کمی وَر رفتن و دیدن عکس.گفتن:از روی

این عکس که نمیشه چیزی فهمیدwaiting،باید اِم آر آی بگیری(اینجا بود که احساس کردم

مث که اوضام خیلی خیطهتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید)اِم آر آی هم گرفتم منتظر جوابشم....I don't know

خدا کنه چیزیش نشده باشهrolling eyes وگرنه سه چهار میلیونی اب میخوره و بیخودی سه چهار ماه

یا بیشتر گیرشم....time out - New!

ادامه مطلب ...

چه خبرا؟(2)

خب.امروز میخوام از بچه های گروه هر چی میدونم بگم...یَکی یَکی ،یِکی یِکیشونو میگم

اول از همه باس رفت سراغه حمید که این روزا در دوران متاهلیت به سر میبره.....

البته نه من نه هیچ کدوم از بچه ها هیچ خبری ازش نداریم،ما هم همش حرصشو در میاریم و

بهش میگفتیم چه حالی میده ادم مجرد باشه هیشکی کاریش نداشته باشه و شبا هر جا خواس

بره بچره و راحت باشه...اخ اخ که چه حالی میده.....حمیدم میشد اینجوری:تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید یا این:تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

خلاصه از حمید متاهل که بگذریم میرسیم به محمد جواد تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنیدکه الان در حال حاضر در چالوس

به سر میبرن و کیف و حال میکنن به من اس داده که"جات خالی الان غروب کنار دریا دارم

قلیون میکشمتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید..........دلت آب شد؟تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید"و حال من بعد از خوندنِ این اس مس:تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

اینم از محمدجواد!!..از اینا که بگذریم حرف ابیرام خوشتر استتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید.ابیرام که این روزا کلا کارای

بزرگ میکنهتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنیداول که خونشون رو عوض کردن و اومدن نزدیک خونه ی ما(بلا و مصیبتی

شده واسه ماتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید)دوم اینکه رفتیم با هم یه لب تاپ ورژن بالا خریده سوما رفتیم با هم

اسپیکر قدی با امپیلی خریده و در اخر میخواد نتش رو وصل کنه {ولی متاسفانه شرکت مورد نظر

خط تلفنشون رو قبول نمیکنه (هِر هِر)و فردا قراره با هم بریم مخابرات چِکِش کنیم}و اینکه این روزا

خیلی مکس پین شدن ایشون،به این حالت:تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنیدتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

خب اینم از این،بریم سراغ مهدیارتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید،فک کنم در عین واحد در نت سرای

پدیدشون-اسمه کافی نتش نت سرای پدیدس- به سر میبرن همون کافی نتش رو میگمتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید،دیگه

از صبح تا شب اونجا هستن ایشون!وبلاگشم تو لینکام هست خواستید یه سر بهش تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

بزنید،اسمش "کنترل A" هستش(دیگه تقریبا هر روز اپ میکنه)....خدا مشتری هاشو زیاد کنه

خب کی دیگه موندهاهااااانحســین!!خب از حسین چی دارم که بگم!!

والا چیزی ازش یادم نمیادتصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید،کلا تا زنگش نزنیم پیداش نمیشه.معلوم نیست چیکار میکنه

فک نکنم خودشم بدونه چیکار میکنه!!تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

خب می مونه خودمو بگم....خودم؟...چی بگم؟تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید...نگم بهتره

.

.

تصاویر جدید زیباسازی وبلاگ , سایت پیچک » بخش تصاویر زیباسازی » سری پنجم www.pichak.net کلیک کنید

دو اکتشاف بزرگ ما

سلام .نماز روزه هاتون قبول حق....امیدوارم که بهتون سخت گذشته باشه روزه گرفتن

خوب بگذریم ما تو این چند روز به دو اکتشاف بزرگ دست پیدا کردم.

اولیش اکتشاف نیست!یه عقدس.که چند ساله آرزوشو دارمدیدی تو اتوبوسای

بین شهری و «وُلوُو» و "از این vipـها"....کلا فهمیدید چه اتوبوسایی رو میگم دیگه؟!

این کلید ملیدا هست که بالای هر صندلی هست.همونا که باد کولر و ولوم صدا و چندتا کلید

دیگه هم داره .یه کلید هست که عکسِ یه فنجونه چایِ روشِ....دیدید؟؟

عقدمون دقیقا همینه! که واسه یه بارم شده این کلیدِ لامصَّب رو بزنیم ، یکی واسه ما

یه فنجون چایی ای یه لیوان آبی بیاره...اصلا یکی بیاد بگه مگه مرض داری دست به اینا میزنی.

نمیاد که نمیاد.این اولیش بود....دومیشم مربوط به همین شبای احیا میشد

من نمیدونم چرا انقد میچسبه تو مسجد وسط مراسم احیا و زنده داری و گریه،با دوستات بشینی

حرف بزنی!.روزِ روزش با هم حرف نمیزنیما!همچین که پامون به مجلس احیا میرسه

هر چی حرف نگفته از چندین قرن پیش تا حالا داشتیم رو باهم مورور میکنیم

هر چی یَم ادم خودشو میخواد کنترل کنه نمیشه!!!

           ...........................................................................................................

پیام تسلیت زلزله زدگان+عکس تکان دهنده زلزله زدگان تو ادامه مطلب...

ادامه مطلب ...

شب های قدر در جمکران

سلام.....ایام شهادت حضرت علی(ع) تسلیت.

شب نوزدهم ماه رمضون رو که ماها رفتیم جمکران.وای چه صفایی داشت...جاتون خالی

انقدرم خوشگل شده بود.....دیگه نمیدونم چی بگم.چند تا پست نظر سنجی بود میخواستم بزارم

که بعدا میزارم.اخه الان شهادته.تو رو خدا تو این شبا مریضا رو دعا کنید

اینم یه عکس قشنگ از مسجد جمکران:



تولد مهدیار

سلام از همه این چیزا که بگذریم تولد دوست خوشتر است.

11 مرداد یه سالی، بود که یه موجود عجیب به خلقت پیوست و تمام لحظه های خوش و خرم رو از

زندگی دیگران سلب کرد و اون روز بود که دیگه مردم طعم واقعی زندگی رو حس نکردن!

این موجود هر روز بزرگ و بزرگتر شد تا جایی که دیگه سرش به سختی دیده میشد

پس از گذشت زمان او کم کم راه رفتن را یاد گرفت و اولین کلمه ای که گفت .......چیزی نگفت

او بیشتر نگاه میکرد! سال ها امد و رفت تا اینکه او بالاخره....بالاخره چی؟؟....بالاخره هیچی!

او هیچ تغییری نکرد!....در اوایل دوران دانیاسورها بود که ناگهان متوجه شدیم او می تواند....

نه !!!! او نمی توانست او هیچ کاری نمیکرد و فقط بزرگ و بزرگ تر میشد تا جایی که جک برای

رفتن به قصر قول ها در اسمانها، دیگر نیازی به لوبیای سحرآمیز نداشت!

دیگر او انقدر بزرگ شده بود که...................................................................بزرگ تر می شد

ناگهان در یک شب تاریک و ترسناک و بارونی اتفاق بسیار بزرگی افتاد و او لب به سخن گشود:

اُ اُ اُ اُ اَ اَ اَ َ....اُ اُ اُ اُ اَ اَ اَ اَ(صدای گریه)......او دهنش را باز کرد، طوری که میتوانستی حرکت گُلبول-

های خون را در کف پایش ببینی!!!!

او کودکی بیش نبود..........نیست........ نخواهد بود

او از همان بزم تولد مغزش را اجاره داد به یه کِرم گچ خور!!!....چند سالیست او میخواهد

مستاجرش را بیرون کند اما پول پیشی را که از کرم گچ خور گرفته است را ندارد پسش بدهد

او همچنان در سن طفولیت به سر میبرد......از همه ی دوستان خواهشمندیم برایش دعا

و ارزوی داشتن کمی مغز به جای گچ نموده............................به امید روزای غیر ممکن

خوب بگذریم اون بالایی ها رو گفتم بخندیم یه کم دوره هم باشیم.....هِر هِر خندیدیم

11 مرداد تولده کسی نیست جــــــــــــــــــــــــز...!!!!....مهدیـــــــــــــــــــــاااااااررررررررررررررررر

این شما و این هم دوستِ موقع هایی که حوصلت به هیچ ادم فهمیده ای نمیرسه و دوست داری

یه ادم نفهم کنارت باشه که نتونی بهش تکیه کنی

شرمنده من نمیتونم جدی باشم...دستِ خودم نیست و در اخر :

...تولدت مبارک...

(پست ها جای خالیه شما را پر نمیکنن.....وزارت فرنگ و اشرار حیوانی)

عکس کیک و یه چیز دیگه تو ادامه مطلبه....ببینید


ادامه مطلب ...

چه جالب غلط کردم....ایول!

خدایی فقط نیگاه کن به این پستا.....چیه اخه!!

خدایا این چه فامیلیه ما داریم...خودت یه خوبشو قسمت مون کن

فک کنم یه جا نت پیدا میکرده بعد مینوشته دَر میرفته که همش تو دو-سه خطه

میگه میخوام کافی نت بزنم...بابا به این جارو اَم نمیدن جلوشو تمیز کنه(البته خر شانسه)

حالا ما که بدمون نمیاد دوستمون به جایی برسه فوقش همش اونجا تِلِپیم...همین


از همه اینا که بگذریم موضوعات وبش منو کشته


قالبش معلوم نمیکنه چی نوشته ولی اینو نوشته"عکس(0)"...اخه بگو مگه کِرم آسکاریس داری

که بیخودی موضوع وب مینویسی وقتی یه پستِ عکسم نداری...هااا؟؟؟


ریز نوشت:مهدی جان کجا به این زودی مدرک میدن؟!،قربون دستت ادرسشو بده میخوام

مدرک فیزیک هسته ای بگیریم

بچه ها اگه شما هم مدرک میخواید بگیدا...اصلا بگیم برامون بیاره،ها؟چطوره؟؟

اینم وبلاگش:کنترل A